یکشنبهای که تعطیل شد، سعادتی بود، از آن جهت که مقابل تلویزیون ملی نشستم و کمی کانالها را بالا و پایین کردم. در یکی از این کانالهای آرشیوی، آیفیلم یا تماشا، آقای مجری که مابین سریالها جلوی دوربین آمده دائم توصیه میکند که «یکی دو درجه کم کنید». لحن مجری ظاهرا دوستانه است و توصیهاش را آمیخته با مفهوم «همدلی» میکند، میگوید اگر همدل هستید، یکی دو درجه کم کنید که دیگران هم از نعمت گاز بهره ببرند، همزمان دستهایش را بهم میمالد که یک ذهنیت فانتزی از زمستان و سرما را منتقل کند، که یعنی وای! ببینید زمستان چقدر قشنگ است! اصلا هم خیالتان مکدر آن مناطقی که گاز قطع است نباشید، من که در خیابان ولیعصر گاز دارم، استودیو هم گرم است. میماند چهار تا توصیه و مقادیری حقوق.
کانال بعدی اما به «زلال احکام» مصادف میشود، یک روحانی، او دارد از ضرورت «سکوت» حرف میزند. در باب این که سکوت، گاهی اوقات بسیار نجاتبخش و کاراکترساز است، البته نه سکوت آخر شب آقای خانه که سرگرم گوشی شده، که اصلا آن سکوت مذموم است و نشانه بیتوجهی. اینها را روحانی برنامه میگوید، هر از چندگاهی نجمالدین شریعتی هم سری تکان میدهد و لبخند ملیحی هم تحویل دوربین و ما. معمولا یکی دو جمله هم به نشانه تایید میگوید به انضمام صفاتی مثل «واضح است»، «بدیهی است». در مونولوگ آخر برنامه اما ناگهان شریعتی بحث را سمت مصرف گاز میبَرَد، با همان لبخند بیخبر از هموطنان میخواهد صرفهجویی کنند و همزمان هم زیرنویس میشود که «از دستکاری تجهیزات گازی خودداری کنید»
در اینجای برنامه روحانی مهمان چیزهایی میگوید در باب این که شاید قصور یا تقصیراتی باشد، اما این چیزی از بار مسئولیت ما کم نمیکند و ما موظفیم صرفهجویی کنیم. زلال احکام با همین توصیهها تمام میشود.
حُسن ختام روز و شب جادویی صداوسیما اما شیرینبازیهای آقای مجری بود. آقایی به اسم مصطفی امامی که تصاویر کلاه پوشیدنش مقابل دوربین از شب گذشته وایرال شده. البته که این ایده لزوما نباید متعلق به او باشد، کما این که همکارانش هم با شمایل کوچه و بازار مقابل دوربین آمدند و در واقع با تاکید بر این پوشش، شکلی غیرعادی را از مخاطب توقع کردند.
خیلی بپوشید و کمتر مصرف کنید که البته جفتش در این روزهای حساس توصیههایی منطقی و عقلانیست و همه و همه باید دست به دست هم بدهیم که رد شویم از این روزگار سختتر از سخت اما حرف این است که زمانی این توصیهها کارکرد دارد که صداوسیما و مردم در درک متقابل باشند و دیالوگ برقرار کنند، حالا شاید این یک تکگویی کمتاثیر است که به اندازه کارکرد ندارد و بعضا حتی توی ذوق میزند.