در بحث سیاسی و اخبار که سالهاست صداوسیما زیر علم یک جریان خاص سینه میزند. هرکه مثل این نحله سیاسی حرف بزند، روی چشمان تلویزیون جا دارد.
چند سالی است که در فصل بودجه، سوال مشترکی از سوی بسیاری از ناظران و فعالان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مطرح میشود که چرا باید چنین بودجه کلانی به سازمان ناکارآمدی مثل صداوسیما داده شود. اگر این بودجه در بخشهای دیگر فرهنگی و اجتماعی کشور هزینه شود، قطعا نتیجه بهتری خواهد داشت.
این اعتراضات به گوش صداوسیما رسیده است و روابط عمومی این سازمان خطاب به مجلس نوشت:« صداوسیما: مجلس انقلابی با تصویب بودجه ما پاسخ محکمی به دشمنان بدهد. دلیل جیغهای بنفش رسانههای معاند و دروغگو در خصوص بودجه رسانه ملی معلوم است.به بودجه ما حمله میشود، چون میدانند باطلالسحر نقشههای شوم هستیم.»
این درخواست یادآور این ضرب المثل عامیانه است که «گفتی باور کردم، قسم خوردی شک کردم» اگر عملکرد صداوسیما مطلوب بود و مردم راضی بودند، چه احتیاجی بود که برای توجیه نمایندگان مجلس برای اختصاص بودجه، نامه نوشته و دلیل آورده شود.
چرا سازمانی که در همین 10 سال گذشته، سیر نزولی در پیش گرفته است و همچون هواپیمایی که دو موتور خود را از دست داده در حال سقوط است، باید از بودجه کشور استفاده کند و از تمام رقبای داخلی و خارجی خود عقب باشد.
بسیاری از ناظران فرهنگی و هنری بر این باورند که در بحث سریال سازی که مدتهاست تلویزیون رقابت را به شبکه نمایش خانگی و حتی سریالهای ترکی ماهواره واگذار کرده است. صداوسیمایی که به گواه شبکه آی فیلم و تکرارهایش، توانایی ساخت سریالهای موفق را دارد. اما چرا در حال حاضر نمیتواند سریال بسازد، دلیل مشخصی دارد و آنهم این است که این سازمان با دست خود تمام سرمایههایش را بیرون راهنمایی کرده و در خروج را به آنها نشان داده است.
در بحث سیاسی و اخبار هم که سالهاست زیر علم یک جریان خاص سینه میزند. هرکه مثل این نحله سیاسی حرف بزند، روی چشمان صداوسیما جا دارد و هرکه ساز مخالف داشته باشد، جایی در قاب تلویزیون ندارد.
در بحث فرهنگسازیهم به مراحله ابتری رسیده است. هنوز بابابرقی در یادمان مانده است که سعی میکرد برای درست مصرف کردن، فرهنگ سازی کند. حالا اما مجریان لودهای با لحاف و مجسمههای پلاستیکی سعی در فرهنگ سازی سنتهای قدیمی ایران را دارند!
حالا چرا صداوسیما خود را باطل السحر میداند، خدا عالم است. اگر حذف چهرههای شناخته شده که مردم دوستشان داشتند و دارند از دایره رادیو و تلویزیون را میگوید که بله بسیار موفق بودهاید اما اگر عملکردتان را میگویید که اتفاقا همان دشمنی که میگوید از عملکردتان رضایت کامل را دارد و دست روی دست میگذارد تا شما با استعداد عجیبتان مردم روی به روی هم قرار دهید و عصبانی کنید.
همین ماجرای علی دایی و مهمان شبکه افق را به یاد بیاورید تا متوجه این مسئله ساده شوید.
مجلس میتواند از جانب مردم از صداوسیما سوال بپرسد که با این همه بودجهای که میگیرد چه کمکی به جامعه کرده و در این سالها چه نقشی در بهبود شرایط کشور داشته است؟