علیرضا بیرانوند سوژه اصلی فصل نقل و انتقالات بود. او قراردادش را با پرسپولیس فسخ کرد تا به استقلال برود اما…
وقتی علیرضا بیرانوند باشی همه جزئیات زندگی، حرفها و کارهایت زیر ذره بین است. دوربینها مدام تعقیبت میکنند و تمام ستارهها در عالم ورزش و هنر باید با چنین شرایطی کنار بیایند. زندگی یک ستاره با آدم عادی تفاوت دارد، شهرت مثل شمشیر دو لبه است و همانطور که میتواند کار شما را راه بیندازد و به راحتی پول در بیاورید، به همان اندازه هم کوچکترین اشتباه شما بزرگ میشود و ضربه میزند.
به طور طبیعی علیرضا بیرانوند درست مثل حجت کریمی – که چند وقت قبل به برنامه شبهای فوتبالی رفت – در مقابل هر رسانه ابتدا باید پاسخگوی فصل نقل و انتقالات باشد! روزی که علیرضا بیرانوند قراردادش را با پرسپولیس فسخ کرد و بلافاصله خبر رسید او به استقلال خواهد رفت. در این ماجرا آنقدر شاهد و مثال و مدرک هست که خوشبختانه هیچ کس آن را تکذیب نمیکند. بیرانوند با جواد نکونام صحبت کرده و چند ستاره استقلالی هم در جریان کار بودند. حجت کریمی ملاقاتها و مذاکرات را تایید کرده و خود بیرانوند هم میگوید که این قضیه اتفاق افتاده است اما…
اینکه چرا این انتقال صورت نگرفت محل مناقشه است! حجت کریمی در برنامه تلویزیونی گفت که همه چیز تمام شده و با مبلغ ۱۰۰ میلیارد تومان قرار بود بیرانوند استقلالی شود، اما مدیر وقت سازمان خصوصیسازی به او پیام داد که امضا نکن، چون امضایت رسمیت ندارد و او هم همان شب استعفا داد و رفت تا قضیه منتفی شود. اما طرف دیگر ماجرا یعنی بیرانوند میگوید: به احترام هواداران استقلال جواب کریمی را نمیدهد! او از علاقه خود و خانواده اش به پرسپولیس به عنوان دلیل نرفتن یاد میکند! این ماجرا چقدر میتواند درست باشد؟
بیرانوند قبلاً حداقل دو بار هواداران استقلال را از خود رنجانده؛ بار اول تابستان لیگ پانزدهم که تا جلوی باشگاه استقلال رفت، اما رحمتی ماندگار شد و او به پرسپولیس پیوست. بار دوم هم بعد از دربی قبلی که آن حرکت عجیب و غریب را نشان داد. حتی در همان روزهایی که بیرانوند، بیشتر دوستان و اعضای خانوادهاش از استقلالی شدن میگفتند – حال چه با رفتار و چه با استفاده از فضای مجازی – خیلی از پیشکسوتان استقلال و هواداران مخالف آمدن او بودند! پس چطور میشود که بیرانوند دم از احترام به آنها بزند؟
فراموش نکردیم که وکیل بیرانوند – نزدیکترین فرد به او – آن جمله معروف «عشق برای دهه ۶۰ است» را به کار برد. به طور طبیعی چنین جلساتی در هر مکان که باشد کلی آدم شاهد هستند و چه بسا دوربینهای مداربسته ورود و خروج آدمها را به دفاتر، ساختمانها یا رستورانها را ثبت کرده باشند. پس چه بهتر که حرفی نزنیم که به قول قدیمیها در آن «انقلت» باشد!