در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور در درامترین حالت خود قرار دارد، چرا نمایندگان مجلس قدمی در بهتر کردن شرایط اقتصادی مردم برنمیدارند و مدام به دنبال ارائه طرحهای حاشیهای هستند؟
مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: این روزها برخی از نمایندگان مجلس به دنبال ارائه طرحهایی هستند که برق از سر آدمی میپراند. طرح «مجازات افراد به خاطر اظهارنظر» یکی از مهمترین این تصمیمات عجیب و غریب است.
این طرح را همانهایی تدارک دیدهاند که پیش از این به دنبال صیانت از فضای مجازی بودند و مهمترین هدفشان در عمر نمایندگی محدود کردن دسترسی مردم به شبکههای اجتماعی است.
د ر شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور در درامترین حالت خود قرار دارد، چرا نمایندگان مجلس قدمی در بهتر کردن شرایط اقتصادی مردم برنمیدارند و مدام به دنبال ارائه طرحهای حاشیهایاند؟
با توجه به شرایط، از این رفتار به دو نتیجه میشود رسید:
اول: اینکه بخشی از نمایندگان مجلس، هیچ شناختی از جامعه و مشکلات آن ندارند. به خاطر همین به سمت حواشی کشیده میشوند تا اینکه به اصل داستان بپردازند. اگر مجلس همه کارهای خود را زمین بگذارد و به دولت کمک کند تا کمی به وضع اقتصادی کشور سامان دهد، هم عین صواب است و هم ثوابهای دنیا و آخرت را برای خود خریده است.
همین نمایندگان مجلس تا قبل از اینکه به کرسیهای سبزرنگ پارلمان تکیه بزنند، هزار هزار طرح اقتصادی داشتند و میگفتند اداره کشور مثل آب خوردن است اما حالا که امور را به دست گرفتهاند، از تماشاگران ورزشگاههای ورزشی، تماشاگرتر شدهاند و تنها نظارهگر مشکلات و رشد آنها هستند.
چون نتیجه اولی که بیان شد، به عقیده نگارنده خیلی به واقعیت نزدیک نیست و قطعا نمایندگان میدانند در کشور چه خبر است. پس به سراغ نتیجهگیری بعدی میرویم.
دوم: جریانی که در حال ارائه طرحهای این چنینی است در ادبیات سیاسی ایران، موسوم به جبهه پایداری است. جریان سیاسییی که از وقتی پای به عرصه گذاشته تنها یک هدف داشته و آنهم شنا کردن برخلاف جهت نظرات اکثریت مردم بوده است.
این رفتار آنها در این سالها تنها مردم را عصبانی کرده و هیچ دستاورد دیگری برای کشور نداشته است. چه کسی را سراغ دارید که بعد از خواندن متن طرحهایی که در این مدت در مجلس ارائه شده و پشت آن جبهه پایداری قرار دارد، بگوید بهبه، چه ایدۀ خوبی برای اداره کشور مطرح شده است.
جبهه پایداری در مجلس و دیگر نهادها مثل صداوسیما به دنبال این است که هیچ صدایی به غیر صدای آنها شنیده نشود. منظور از هیچ صدایی جریانهای خارج از دایره انقلاب نیست، بلکه همین نیروهای اصلاح طلب و یا اصولگراهای میانه را شامل میشود.
کافی است به تعداد حذفشدگان، طردشدگان و مهاجرتکنندگان از زمان حضور این نحلۀ سیاسی در سپهر سیاست ایران نگاهی بیندازید تا متوجه عمق ماجرا شوید.
عصبانی کردن مردم و بیتوجهی به نظرات آنها مهمترین ویژگی سیاسی جبهه پایداری است. اگر اینگونه نبود در شرایط فعلی و با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی که در کشور وجود دارد به دنبال طرح مسایل حاشیهای نبودند. شدهایم مثل خانوادهای که در تأمین نان شب در مضیقه است و پدر یا مادر خانواده مدام به دنبال خرید جورابهای لاکچری برای خود هستند.
عصبانی کردن مردم در شرایط فعلی کشور به دور از عقلانیت است و تنها باید امید داشت که دیگر نمایندگان مجلس با این جریان سیاسی همراهی نکنند و سعی کنند فکری به حال مشکلات اقتصادی مردم کنند نه اینکه دغدغه شان این باشد که جلوی آزادیهای قانونی و مدنی آنها و مهمترینشان حق اظهار نظر را بگیرند.