سریال داریوش بعد از مدتها تبلیغ و حواشی که داشت، منتشر شد. جدیدترین سریال شبکه نمایش خانگی داستان مردی است که بعد از سالها فراری بودن و زندگی در ترکیه به دلیل دزدی و قتلی که گفته میشود انجام داده، حالا به ایران برگشته است تا ماجرا را تمام کند.
داریوش سریال دیگری از سازندگان پوست شیر است که در مقایسه با سریالهای دیگر پلتفرمهای پخش فیلم و سریال، توجههای بیشتری در زمان پخش دریافت کرد. تهیه کننده هر دو سریال یکی است: نوید محمودی که پیش از این فیلمهای سینمایی رفتن، هفت و نیم، مردن در آب مطهر و کابل پلاک ده را کارگردانی و تهیه کرده است.
این بار، اما کارگردان به جای جمشید محمودی، هادی حجازی فر است که خودش هم نقش اصلی را بازی میکند. پیش از پخش، اسم سریال و ترانهای که در تبلیغات آن استفاده شده بود حاشیههایی را به وجود آورد و حتی داریوش اقبالی که اسم و ترانهاش در سریال استفاده شده بود، به تندی از این استفاده بیاجازه شکایت کرد. همین کنجکاویهای بیشتری باری دیدن سریال در مخاطبان ایجاد کرد و حالا با گذشت سه قسمت از سریال میتوان نظرات آنها را در باره این سریال در شبکههای اجتماعی بررسی کرد.
داریوش یا ادامه پوست شیر؟
یکی از نقدهای که مخاطبان به سریال وارد کرده اند، شباهت زیاد آن با پوست شیر است. به جز ترکیب بازیگران که تقریبا همگی در پوست شیر حضور داشتهاند، شباهتهای داستانی و تماتیک هم بسیار است. در پوست شیر با مردی با بازی هادی حجازی فر مواجه بودیم که به دلیل دزدی که کرده ۱۵ سال در زندان میماند و بعد از این سالها دوباره سراغ خانواده اش میآید و میخواهد برای دخترش پدری کند. داریوش هم داستان مردی باز با بازی هادی حجازی فر است که به دلیل قتل و دزدی سالها در ترکیه مخفیانه زندگی میکرده و حالا که اولیای دم مقتول رضایت دادهاند، به تهران برگشته و تلاش میکند به جبران گذشته از دخترش حمایت کند. ضمن این که تصور میکند رضایت دادن اولیای دم برای برگشت او به ایران بوده تا خودشان او را به قتل برسانند. در هر دو سریال هم پسری حضور دارد که عاشق دختر همان شخصیت اصلی است که بعد از مدتها کنار خانواده اش برگشته است. نقش این پسر را در هر دو سریال مهرداد صدیقیان بازی میکند. هر دو سریال هم حادثهای و در باره دزدی و قتل هستند.
ترانههای قدیمی تکرار میشوند
مسئله دیگری که کاربران به آن اشاره کرده اند، استفاده از ترانههای خاطره انگیز گذشته است. پوست شیر عنوانش را از یک ترانه از خواننده قدیمیگرفته که همین ترانه در قسمت آخر سریال شنیده میشود. در داریوش هم همین اتفاق افتاده است. هم اسم سریال برگرفته از نام داریوش اقبالی است و هم ترانه او در یکی از قسمتها پخش میشود.
مسئله دیگری که بینندگان در باره این سریال نوشتهاند، تمرکز زیاد روی ترسو بودن شخصیت داریوش و دوستش است. از قسمت دوم متوجه میشویم که داریوش برخلاف آنچه مینماید، بسیار ترسوست. او از روبهرو شدن با بهرام که دنبال طلاهای دزیده شده است، میترسد، وقتی بستگان خانواده مقتول به خانه اش میریزند، دختر و نوه اش را با آنها تنها میگذارد و فرار میکند و حتی در مقابل پسری که عاشق دخترش است، ضعیف است و به او پناه میبرد.
این ترسو بودن برای بعضی بینندگان جذاب بوده و بعضی دیگر آن را بسیار اغراق شده دانسته اند که مدام تکرار میشود و حتی خود داریوش هم مستقیم در باره آن صحبت میکند.
بازیهای قابل قبول
از نکتههای دیگری که تا این قسمت مورد توجه مخاطبان سریال قرار گرفته بازیهای خوب بازیگران سریال است. آنها با هر نظر متفاوتی در یک نکته هم عقیده اند که هادی حجازی فر و گروه بازیگرانش در این سریال بازیهای خوبی ارائه دادهاند. به هر حال برای این که ببینیم این سریال موفقیت پوست شیر را به دست میآورد یا نه، باید قسمتهای بیشتری از سریال منتشر شود.