«مشرق» در گزارشی درباره «توماج» و «شاهین نجفی» نوشته که ما صرفا آن را بازنشر میکنیم و بدیهیست بازنشر یک مطلب به معنای تایید و یا تکذیب یک متن نیست:
در سال ۲۰۱۲، یک خواننده رپ رادیکال در خارج از کشور، که در آن زمان دوست داشت به نماد رادیکالیسم فرمی و محتوایی در «هنر» تبدیل شود و البته اسم و رسمی هم به هم زده بود. در برنامه «به عبارت دیگر» شبکه بیبیسی فارسی حاضر شد و اعترافی جالب و قابلتامل انجام داد. «شاهین نجفی» در پاسخ به سوال عنایت فانی، مجری آن برنامه، مبنی بر این که چه دیدگاه سیاسی دارد، خود را «آنارشیست» به مفهوم اشتیرنری خواند که اساسا مفهومی به نام «دولت» را قبول ندارد.
مشرق در ادامه برای تقبیح رفتار شاهین نجفی، کمی ازفلسفه اشتیرنری به معنای طرفداران آرای «ماکس اشتیرنر» نوشته: «وی مینویسد که هیچکس نباید از فرد و انسان طلبکار باشد حتی خدا، دولت، جامعه، بشر، قانون، دین، عقل و حقیقت. وی میگفت که فرد و فردیت حتی بر خدا برتری دارند، چون انسان فردگرا طبیعتاً موجودی کافر است و هر دولتی نماینده نظام مطلقه و زورگو میباشد»
مشرق در ادامه با خوانش خودش فعالیتهای شاهین نجفی را مرور کرده: شاهین نجفی در فضا و احوالات بعد از ۸۸ اسمی پیدا کرد و بعدتر با خواند یک ترانه و توهین به ساحت یکی از ائمه معصومین (ع)، ذات آنارشیک و شورشگری را که به دنبال شکست هر ارزش رسمی و عرفی است، آشکار کرد، او در رویدادهای هفتههای گذشته و آشوبهای به پاخاسته، یک بار دیگر، تلاش شد تا به مدد کارزارهای رسانهای و شبکههای اجتماعی، یک «رپخوان» دیگر در قامت «لیدری» قرار بگیرد.
از اینجای متن به بعد، نویسنده درباره توماج صالحی نوشته و البته طبیعتا نقادانه هم نوشته: «توماج صالحی»، متولد ۱۳۶۹، ساکن شاهینشهر اصفهان، گرچه مانند شاهین نجفی رادیکال و شورشطلب بود، اما ظاهرا سقف جاهطلبی او بسیار فراتر از نجفی میرفت، چنان که در ویدئوهایی که در این اواخر در شبکههای اجتماعی منتشر میکرد، ظاهرا امر بر او مشتبه شده بود که «رهبر شاخه نظامی» یک «انقلاب» است.
مشرق برای نشان دادن به زعم خودش تناقضات رفتار توماج صالحی به ویدئوی جنجالی موسوم به اعترافات او ارجاع داده: از همه جالبتر این که، بعد از بازداشت توماج صالحی، وقتی عکس و فیلم او، که تا دیروز برای نیروهای نظامی و امنیتی، کری میخواند، در وضعیتی متفاوت منتشر شد، به ناگهان از مدعیان صدا درآمد که “این چه نحوه برخوردی است که با یک معترض میکنید”، یا “نشان دادن متهم دربند، غیراخلاقی است (در اینجا یادداشت «مشرق» اشاره دارد به تحریم انتشار ویدئوی اعتراف توسط هواداران توماج)
این هم نتیجهگیری متنی که در وب سایت مشرق منتشر شده: چهگواراهای هشتگی انتظار چه داشتند؟ مگر نه این است که هر که باد میکارد، طوفان درو میکند؟ به نظر میرسد ذهنیت بازیهای رایانهای همچنان بر آنارشیستهای دهه هشتادی غلبه دارد و تصور میکنند در این بازی هرجا که بسوزند، بازی از اول شروع میشود، گروهی که بیوقفه و مکرّر و صریح، حکومت را به براندازی تهدید میکند، برای نیروهای نظامی و امنیتی خط و نشان میکشد و آنان را به «پوست کندن» وعده میدهد چگونه انتظار دارد هنگام دستگیری بشنود که “آقای توماج صالحی، شما به خاطر نقض تبصره فلان قانون بازداشت هستید. هر حرفی بزنید، ممکن است در دادگاه علیه خودتان استفاده شود؟!
چنین تصوری بیشتر به فیلمهای ژانر اکشن-فانتزی مربوط است. در هیچ کجای کره خاکی، هر کجا که حکومتی وجود دارد و فرمانش نافذ است (که بتوان حکومتش نامید)، برای «برانداز» خود فرش قرمز پهن نمیکند، چه برسد به آن که برانداز مورد نظر، سودای خام «رهبری شاخه فلان» هم در سر بپروراند. او مفهوم «لویاتان» را از کتاب مقدس به عاریت گرفت تا توصیفگر دولتی باشد که با قدرتی که تبدیل به «اقتدار» شده، ناموس جامعهی انسانی، یعنی امنیت را برقرار کند. در تفکر هابز، امنیت اُسّ و اساس تداوم جامعه انسانی است که هیچ قیمت و هزینهای برای تحقق آن، ارزان نیست.