کارگردان «جنگل پرتغال» گفت: مخاطبان فیلم ما قشر خاموش جامعه هستند. آدمهایی که مدتها به سالن سینما نرفتند؛ چون سلیقه خود را روی پرده سینما نمیبینند.
فیلم «جنگل پرتقال» داستان معلمی است که در رشته نمایشنامهنویسی تحصیل کرده و حالا پس از سالها بیکاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده است. به مرور در داستان مشخص میشود که او سالها پیش در دانشگاه دختری عاشقپیشه را مورد آزار و اذیت قرار داده است …
آرمان خوانساریان، کارگردان این فیلم سینمایی در برنامه «سینماچی» رادیو جوان درباره وضعیت اکران فیلم و استقبال مردم گفت: از آنچه من فکر میکردم، وضعیت اکران بهتر بود؛ آن هم در روزگاری که فیلمهای کمدی طرفدار زیادی دارد و سالنهای سینما را تسخیر کرده، انتظار نداشتم تمام بلیتهای «جنگل پرتقال» به فروش برود و تمام سالن سینما را پر کند. ما در سه روز ابتدایی اکران ۵۰۰۰ بلیت فروختیم.
خوانساریان در پاسخ به این سوال که آیا فیلمهای کمدی به استقبال از «جنگل پرتقال» کمک کرده؟ گفت: کمکی که نکرده است. البته مشکلی با فیلمهای کمدی ندارم و حضورشان در گیشه خوب است؛ ولی کمکی حس نکردم، که حضور فیلمهای کمدی منجر به فروش فیلم ما شده باشد. اتفاقاً مخاطب سینما در این سالها مخاطب تنبلتری شده و حوصله فکر کردن در سالن سینما ندارد. بلکه او میآید دو ساعتی در سینما بخندد و برود!
کارگردان فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» در پاسخ به این سوال که تفاوت سینمای امروز با گذشته در این است که اگر در گذشته مخاطب میخواست فیلمی را تماشا کند، اما بلیتش تمام شده بود، به ناچار فیلم دیگری برای تماشا انتخاب میکرد. اما الان مدیر سینمایی به لحظه تصمیم میگیرد، ظرفیت فیلم مورد نظر را افزایش دهد، توضیح داد: دقیقاً. من بعضاً در گیشههای سالن سینما دیدم که اگر مخاطبان تقاضای دیدن فیلمی را دارند، که ظرفیتش پر شده، تقاضای دیدن فیلم دیگری را میکنند. در نهایت برای دیدن فیلم «جنگل پرتقال» خیلی دیر میشود.
به گفته وی، مخاطبان فیلم ما قشر خاموش جامعه هستند. آدمهایی که مدتها به سالن سینما نرفتند؛ چون سلیقه خود را روی پرده سینما نمیبینند.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که احتمالاً فیلم آرمان خوانساریان فیلم گیشه نیست، توضیح داد: خیلی چیزها به شخصیت آدم ربط دارد. من شغل اولم معلمی است. قطعاً کسی که معلمی مدرسه را انتخاب میکند میداند آنجا قرار نیست پولی دربیاید. من میدانم اگر فلان فیلم را بسازم، پول بیشتری به دست میآورم. ولی انتخابم این بوده، که چشمان مخاطبان در سالن تاریک سینما برق بزند.