در روزهای اخیر رسانههای اپوزیسیون خط خبری خود را انتشار پیام مشترک برخی چهرههای ضدانقلاب قرار داده و با آب و تاب آن را پوشش دادند.
روزنامه ایران در واکنش به توئیت مشترک رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، نازنین بنیادی و گلشیفته فراهانی مطلبی را منتشر کرده که برترینها آن را بازنشر میکند. ضمنا عکسی که در اسلاید این مطلب منتشر شده، عینا از روزنامه ایران برداشته شده است.
در روزهای اخیر رسانههای اپوزیسیون خط خبری خود را انتشار پیام مشترک برخی چهرههای ضدانقلاب قرار داده و با آب و تاب آن را پوشش دادند. این پیام که البته یک توئیت سه خطی به مناسبت سال نوی میلادی بود موجب شد تا رسانههای فارسیزبان آن را نشانه ائتلاف و وحدت اپوزیسیون قلمداد کنند! انتشار توئیت مشترک از سوی چهرههایی که نه سابقه سیاسی دارند و نه حتی چندان شاخص هستند که جامعه ایران با آنها همراه شود، نشان میدهد که اولاً سطح عملکرد اپوزیسیون خارجنشین جمهوری اسلامی تا چه اندازه به ابتذال کشیده شده و ثانیاً نشان از آینده تاریک پیش روی این گروهها دارد. جلودار شدن چهرههایی که سواد سیاسی ندارند، نشان میدهد که لیدرهای جریان ضدانقلاب تا چه حد افراد سطح پایینی هستند که اتحاد توئیتی آنها با هم مهم شده است!
می توان گفت تمام انقلابها به نوعی «اپوزیسیون سرخود» متولد میشوند و مانند جنینی که به جفت خود در زمان تولد متصل است، انقلاب نیز با اپوزیسیون خود متولد میشود؛ زیرا حکومت سابق و حامیان و هواداران داخلی و خارجی آن در دوره جدید تبدیل به اپوزیسیون میشوند. نکته دیگر این است که گروههای رقیب و رفیق سابق که بر سر شکلگیری انقلاب و حکومت جدید همکاری داشتهاند، پس از به قدرت رسیدن گروه اکثریت جدید، پس از انقلاب تبدیل به گروههای اپوزیسیون جدید میشوند که یا در چهارچوب قانون به فعالیت و انتقاد از سیاستها و حاکمان میپردازند و یا تبدیل به اپوزیسیون انقلابی و غیرقانونی شده و به گروههای معاند انقلاب تبدیل میشوند و برای سقوط انقلاب و حاکمان جدید تلاش میکنند
در صحنه سیاست ایران، پس از انقلاب اسلامی گروهها و تشکلهای سیاسی مشخصی حضور داشتهاند، تقسیمبندیهای متفاوتی از آنان به عمل آمده است که از خلال آنها، مهمترین گروههای تشکیلدهنده نیروهای مزبور را میتوان پنج گروه: گروههای سلطنتطلب (که حامی حکومت گذشته بوده و حکومت را صرفاً در سلطنت میدانند؛ چه با ادامه پادشاهی گذشته و چه با تأسیس پادشاهی جدید)، گروههای اسلامگرای انقلابی و غیرانقلابی، گروههای ملی و لیبرال، گروههای چپ و گروههای التقاطی دانست
در حال حاضر، رویکردهای گروهها و جریانات اپوزیسیون در داخل و خارج از کشور از وضعیت سنتی خارج شده و حالت «ژلاتینی یا سیال» به خود گرفته است. فعال کردن گسلها و بهرهبرداری از ظرفیتهای نهفته در مطالبات صنفی (معلمین، کارگران و دانشجویی) و همچنین موجسواری سیاسی بر سازمانهای غیردولتی نیز میتواند یکی از راهکارهای اپوزیسیون باشد
قبل از دهه ٧٠ ساختار تشکیلاتی اکثریت گروههای اپوزیسیون به صورت سلسله مراتبی بود، بدین معنی که در رأس هر گروه یک قوه عاقله (متشکل از یک یا چند نفر) قرار میگرفت؛ اما بعد از دهه ٧٠ این روش به کلی منسوخ شد و ساختار تشکیلاتی آنها از سلسله مراتبی به گروهی تغییر کرد
قبل از دهه ٧٠ فعالیت اکثریت اپوزیسیون به صورت مخفیانه انجام میگرفت. خانههای تیمی، اجرای قرارها، نوشتن مقالهها، اماکن تشکیلاتی و اسامی اعضای سازمان اکثراً به صورت مخفی و با پوشش انجام میگرفت؛ اما بعد از دهه ٧٠ این مسائل کاملاً تغییر کرد و اکثریت مسائل سازمانی صورت کاملاً آشکار به خود گرفت. اسامی مستعار از بین رفت و اسامی واقعی اعضای سازمان جای آن را گرفت، جلسات سازمانها با حضور اصحاب رسانهها و نماینده سایر گروهها تشکیل و اطلاعیه با نام و امضای نویسنده آنها منتشر شد
سازمانها و گروههای اپوزیسیون قبل از دهه ٧٠ هرکدام به صورت سلولی یا مستقل عمل میکردند، بدین معنی که هر گروهی خود را به تنهایی آلترناتیو جمهوری اسلامی میدانست و تلاش میکرد ضمن سرنگونی جمهوری اسلامی نظام موردعلاقه خود را جایگزین آن کند؛ اما با گذشت زمان و مهاجرت اجباری اعضا و کادرهای این گروهها به خارج از کشور، به سمت اتحادهای مختلف گرایش پیدا کردند. مجدداً با گذشت زمان و عدم کارایی این اتحادها، گروههای اپوزیسیون به این نتیجه رسیدند که کلیت اپوزیسیون گذشته از همه اختلافنظرهایی که باهم دارند یک نقطه اشتراک در میان آنها وجود دارد و آن براندازی نظام جمهوری اسلامی است؛ لذا حول این محور مشترک با یکدیگر ائتلاف کردند و در یک جبهه واحد علیه نظام وارد مبارزه شدند
اپوزیسیون خارج از کشور، علیرغم پارهای تـغییرات، در واقـع همان اپوزیسیون دوران انقلاب است و طیف وسیع جریانات چپ، لیبرال و سلطنتطلب و پارهای جریانات مذهبی را شامل میشود؛ گروههایی که اکثریت آنها با پشـتوانه کـشورهای خارجی مخالف جمهوری اسلامی در ارتباط هستند.
با توجه به استقرار نظام جمهوری اسـلامی بـاید گـفت هرچند اپوزیسیون ضد نظام در خارج از کشور و معدود موافقان داخلی آنها، قـصد و هـدف براندازی و تغییر نظام جمهوری اسلامی را دارند، اما به جهت فقدان پایگاه اجتماعی و اهرمهای وابسته بـه آن و همچنین ناکامی جهت رسوخ در ارکان نظام سیاسی و تغییر بنیادی در برنامهها و سیاستهای جـمهوری اسلامی، نباید تهدید جدی تلقی شوند.