علاوه بر رهبر انقلاب، بسیاری از بزرگان دیگر نیز تعابیر و توصیفات زیادی درباره شهید سلیمانی به حق بکار بردند که خلا وجود ایشان در جمهوری اسلامی در هیچ بعدی قابل جبران نیست.
یک: در این سه سالی که ازسالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی میگذرد، هر بار به طریقی عمق محبت و علاقه رهبر معظم انقلاب به این شهید بزرگوار بیشتر نمایان شده است. تعبیر مکتب شهید سلیمانی و تفاسیر و تبیین رهبر انقلاب از خصوصیات فردی تا عملکرد نظامی و سیاسی حاج قاسم، همگی نشانه نگاه بسیار ویژه و خاص رهبری به شخص ایشان است.
دو: در این سه سال علاوه بر رهبر انقلاب، بسیاری از بزرگان دیگر نیز تعابیر و توصیفاتی درباره شهید سلیمانی به حق بکار بردند که ناخودآگاه این احساس پدید میآید که خلأ وجود ایشان در جمهوری اسلامی و کشور در هیچ بعدی قابل جبران نیست و هیچگاه موفقیتهای و دستاوردهای او تکرار نمیشود. بی شک حاج قاسم یک چهره تکرار نشدنی و یگانه روزگار هست، ولی جمهوری اسلامی بزرگان زیادی از دست داده، ولی به جای آنها جایگزینهای بزرگی را نیز تجربه کرده و هیچ وقت از خوبان بسیار خوب! خالی نبوده است. این انقلاب بزرگانی همچون مطهری، بهشتی، دکتر چمرانها و در راس همه آنها امام خمینی (ره) را از دست داده، ولی مسیر و راه آنها با قدرت و در بسیاری از موارد با سرعت و وسعت بیشتری ادامه یافته است. اگر از یک طرف اظهارات خاص امام خمینی (ره) درباره شهید مطهری را دارید، از این طرف آخرین اظهارات رهبر معظم انقلاب درباره علامه مصباح یزدی به نوعی دیگر به آن اظهارات نزدیک است. اگر ما روزگاری دکتر چمرانها را از دست دادیم، ولی چند دهه بعد انسانهای همانند شهید طهرانی مقدم و خود حاج قاسم سلیمانی را داشتهایم که شاید قلههای جدید و در برخی موارد و خصوصیات، عملکردهای مرتفعتری از گذشته نیز در میان سرداران و فرماندهان شهید انقلاب از خود به جای گذاشتهاند. در راس همه، حضرت امام خمینی (ره) همانند خورشید میدرخشند و بیشک همه چیز انقلاب و جمهوری اسلامی و همه چهرههایش از این شخصیت بینظیر و والامقام هست، ولی واقعیت غیرقابل انکاری نیز وجود دارد که آیتالله خامنهای به عنوان شاگرد ممتاز امام خمینی (ره)، سه دهه پس از ایشان، انقلاب اسلامی را در ابعاد جهانی توسعه داده و اینک قدرت جمهوری اسلامی در همه ابعاد علمی، نظامی، اجتماعی و حتی به لحاظ ظرفیتها و بزرگی اقتصادی از گذشته به مراتب جلوتر هست. منظور آنکه قصد این نیست که ذرهای از عظمت بزرگانی که جمهوری اسلامی از دست داده تخفیف داده شود و یا با جایگزینهای خود مو به مو قیاس شوند، ولی این حقانیت جاری الهی انقلاب اسلامی است که روز به روز جلوتر از قبل خواهد بود و با رفتن اشخاص، دچار خلأ منجر به ایستایی و توقف نخواهد شد و همواره این خلأهای بزرگ به نوعی دیگر یا با جایگزینها یا با رویشهای جدید و یا با حادث شدن رویدادهای خیر و الهی جبران شده است.
سه: شاید بزرگترین و اولین نگرانی خلأ حضور سردار حاج قاسم سلیمانی درباره فرماندهی محور مقاومت بود. هم در گذشته و هم سخنان اخیر رهبر انقلاب درباره عملکرد سردار قاآنی نشان میدهد که این خلا بزرگ نیز در ابعاد مهمی پر شده است. همانطور که رهبر انقلاب نیز فرمودند نقش حاج قاسم در احیا و توسعه مقاومت کاملا روشن و تا سالها متمادی آثارش باقی است، ولی واقعیت مهم این است که مسیر مقاومت با وجود نبودن حاج قاسم هم همچنان با سرعت و با اطمینان ادامه دارد و با اطمینان میتوان گفت که پیروزیهای بزرگتر از نابودی داعش و فتوحات منطقهای و جهانی بزرگتر در راه است. این البته از بزرگی جمهوری اسلامی و حقانیت ذاتی آن است که در هیچ سطحی وابسته به یک فرد نیست و مسیر الهی خود را طی میکند و هر چه میگذرد فتوحات و دستاوردهایش بزرگتر و مهمتر از قبل میشود. ضمن اینکه این از بزرگترین آثار وجودی امامین انقلاب است که آنقدر شاگردان، نخبگان و انسانهای متعددی را در طول این چهار دهه تربیت کردهاند که با رفتن هر یک، افراد دیگری در همان سطح و چه بسا بالاتر وجود دارند که ادامه مسیر انقلاب را هموار کنند.
چهار: رهبر انقلاب در دیدار اخیر با خانواده محترم حاج قاسم در یک جمله معنادار فرمودند: «شهید سلیمانی را تا زنده بود هم کسی نمیدانست (که چه کسی هست)، الان هم زندههای هستند که کسی نمیدانند اینها چه هستند، اگر یه وقتی توفیق نصیبشان شد، شهید شدند شاید بخشی از آنچه که هستند آشکار بشود، دانسته بشود، فهمیده بشود، به این نکته توجه کنید» این اظهارات آرامش بخش، خبر از حضور مردانی در جمهوری اسلامی میدهد که هر کدام میتواند یک سردار سلیمانی دیگر برای اسلام، انقلاب و ایران در همان ابعاد و یا ابعاد دیگر باشند و اینک هستند. خبری اطمینان بخش که گویا این واقعیت است که جمهوری اسلامی همین الان نیز از مردان الهی بزرگ و الهی شبیه حاج قاسم خالی نیست و بالاتر آنکه رهبری به نوعی با گفتن این گزاره کلیدی که جایگاه حاج قاسم دست نیافتنی نیست، این پیام را به همه مومنین به اسلام و انقلاب رساندند که مسیر حاج قاسم شدن باز هست. همان مسیری که مدافعان حرم دهه هفتادی رفتند و سرود سلام فرمانده نیز نشان داد که در دهه هشتادی و نودیهای ایران نیز استعداد «حاج قاسم شدن» بسیار زیاد وجود دارد.