خانه / برگزیده‌ها,

خفن‌ترین بازیگر این روزهای سینمای ایران، خودِ شمایی جناب

محسن تنابنده

محسن تنابنده را سال‌هاست به عنوان بازیگری می‌شناسیم که نه نقش جدی برایش فرق می‌کند و نه کمدی. چون در هر دو صورت، سعی می‌کند بهترین خودش باشد و امضایش را روی اثر می‌گذارد. حالا همزمان با بازی در سریال «رهایم کن»، فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» هم با بازی او از امروز (شنبه 26 فروردین) اکران شده و شاهد درخشش او در نقشی اثرگذار هستیم. به این بهانه مروری داریم بر مهم‌ترین نقش‌های کارنامه محسن تنابنده.

منتقدان سینمای جهان بعد از تماشای فیلم «جنگ جهانی سوم» در نقدهایشان، بازی محسن تنابنده را شگفت‌انگیز و فوق‌العاده معرفی کردند و نوشتند در وظیفه دشوار جان بخشیدن به یک شخصیت چندوجهی و پیچیده، موفق عمل کرده و بازی‌ پرحرارت و کاملا غریزی به نمایش گذاشته؛ کاری که پیش‌تر هم در آثار مختلف از او شاهد بوده‌ایم.

استشهادی برای خدا در نقش سید علی‌محمد

محسن تنابنده در «استشهادی برای خدا»، نقش یک روحانی را بازی کرد؛ یک روحانی متفاوت که به واسطه لهجه‌ مشهد و سادگی و طنز جالبی که در گفتارش بخش مهمی از جذابیت فیلم را رقم زد. دیالوگ‌های میان او با شخصیت رحمت که احمد مهرانفر ایفاگر آن بود، بسیار جذاب از آب درآمد و می‌توان گفت مقدمه‌ای برای شکل‌گیری شخصیت‌های نقی و ارسطو در «پایتخت» بود. تنابنده یکی از نویسنده‌های این فیلم است و به نظر می‌رسد علاوه بر بازی موفقش، در شکل‌گیری شخصیت سیدعلی‌محمد هم تاثیر زیادی داشته. او برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره بیست‌وششم فیلم فجر شد.

هفت دقیقه تا پاییز در نقش نیما

محور اصلی داستان مرگ یک کودک است اما آنچه بیشتر از همه اهمیت دارد رازهایی است که رفته‌رفته در میان اعضای یک خانواده فاش می‌شود و بخش مهمی از آنها به شخصیت نیما با بازی محسن تنابنده برمی‌گردد. نیما نظافتچی رو کار ساختمان های شیشه‌ای است و بخوبی در قالب این نقش قرار گرفته. ماجرای اصلی زمانی است که نیما در یک تصادف به جای نجات دختر خودش، اول پسربچه دیگری را نجات می‌دهد و این مسئله به بحرانی روحی برای خودش و همسرش تبدیل می‌شود. تنابنده برای بازی اثرگذارش در این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره بیست‌وهشتم فیلم فجر گرفت.

سن‌پطرزبورگ در نقش کریم

زوج محسن تنابنده و پیمان قاسم‌خانی در فیلم «سن‌پطرزبورگ» را می‌توان یکی از جذابترین زوج‌های فیلم‌های کمدی به حساب آورد. تنابنده نقشی درست نقطه مقابل قاسم‌خانی را داشت؛ پسری از طبقه فرودست به اسم کریم که سنتی فکر می‌کرد و برخلاف فرشاد که تظاهر به تحصیل‌کرده و روشنفکر بودن می‌کرد، در مراودات اجتماعی چندان موفق نبود و مدام خرابکاری می‌کرد. آنها سرنوشتشان به خاطر یک گنج بهم گره می‌خورد؛ گنجی که به خاندان سلطنتی روس تعلق داشت. جذابیت ماجرا جایی بود که در نقطه پایان اعلام کردند همین کریم نواده خاندان روس است و این موقعیت جدید کاملا با ویژگی‌هایش در تضاد بود.

شاهگوش در نقش شب‌نما، حاجی‌طلایی و اسفندیار

محسن تنابنده در سریال «شاهگوش» با سه گریم مختلف در سه نقش بازی کرد. یکی از نقش‌های او در این سریال، خالتوری به نام «شب نما» بود. این خالتور برای اینکه بیشتر برای مجالس عروسی و پارتی‌ها دعوت به کار شود، سر وشکل خود را شبیه به «ابی» خواننده می‌کرد. گریم فوق العاده عبدالله اسکندری و اجرای بی نظیر تنابنده در بازسازی حرکات این خواننده موجب شد کاملا باورپذیر از آب دربیاید. یکی دیگر از نقش‌های تنابنده در سریال «شاهگوش» نقشی یک روحانی سالخورده به نام «حاجی طلایی» بود. تنابنده تمامی حرکات و لحن کاراکتر را همگام و متناسب با گریمی که روی صورتش نشسته طراحی کرده بود و لحن و رفتار شیرینی به این کارارکتر داده بود. سومین نقش تنابنده در این سریال، کاراکتری بود به نام «اسفندیار»؛ یک آدم دولتی رانتخوار که آن زمان خیلی‌ها معتقد بودند ترکیبی از چند شخصیت سیاسی دوره خودش است.

پایتخت در نقش نقی معمولی

موتور محرک سریال «پایتخت»، محسن تنابنده بود. نه فقط به عنوان بازیگر که در جایگاه نویسنده و مشاور کارگردان بخش مهمی از بار جذابیت سریال را به دوش می‌کشید. با اینحال آنچه بیشتر در ذهن‌ها مانده، بازی او در نقش نقی معمولی است. شخصیتی ساده که در هر فصل خودش را عقل کل می‌بیند اما مدام با تصمیم‌های اشتباه و رفتارهای عجیبش باعث ایجاد موقعیت‌های جالبی می‌شود. نقی در همان فصل اول «پایتخت» به عنوان شخصیت اصلی شکل گرفت اما رفته‌رفته در فصل‌های بعدی تکامل پیدا کرد و مدام بر بار جذابیتش اضافه شد. زوج نقی و ارسطو با بازی محسن تنابنده و احمد مهرانفر به قدری مورد توجه قرار گرفت که هنوز هم وقتی اسم سریال کمدی به میان می‌آید تصویر آنها در ذهن مخاطبان شکل می‌گیرد. نقی یکی از مهمترین نقش‌های کارنامه تنابنده است.

فراری در نقش ناصر

فیلم «فراری» با دو بازیگر اصلی پیش می‌رود و بخش مهمی از آن داخل یک تاکسی روایت می‌شود. محسن تنابنده در نقش راننده تاکسی معتقدی ظاهر شده که سال‌ها در جبهه بوده و حالا فقط روی یک تاکسی کار می‌کند. او در مواجهه با نسل جوانی که باورهای ذهنی متفاوتی دارند متعجب می‌شود اما نه خرده می‌گیرد و نه دست به تخریب می‌زند. تا پایان فیلم پای دختر نوجوانی که در پی آرزوی دیدن یک فراری به تهران آمده می‌ایستد و همراهی‌اش می‌کند. یکی از ویژگی‌های مهم بازی تنابنده در «فراری» تسلط او روی لهجه قمی است. داوودنژاد در جایی گفته که از یک سال قبل از شروع ضبط فیلم برای رسیدن به این لهجه تلاش کرده. ناصر سادگی و شوخ‌طبعی خاص خودش را دارد و به طور کلی تاثیر زیادی روی مخاطبانش می‌گذارد.

جنگ جهانی سوم در نقش شکیب

بدون شک نقش شکیب یکی از مهمترین نقش‌های کارنامه تنابنده است. یک کارگر ساده روزمزد که زن و بچه‌اش را در زلزله از دست داده و حالا تنها دلبستگی‌اش به زندگی دختری کرولال است که گهگاه شبانه به او سر می‌زند. ماجرای شکیب با رفتن سر صحنه ضبط فیلمی درباره جنگ جهانی دوم تغییر می‌کند. او که ابتدا در جایگاه سیاهی‌لشکر نقش بازی می‌کند کم‌کم به دلیل شباهت با هیتلر از جایگاه یک کارگر ساده به بازیگر نقش اصلی فیلم تبدیل می‌شود. شکیب در تمام طول فیلم از خواسته‌هایش می‌گوید و برای رسیدن به کمترین حقش می‌جنگد اما کسی توجهی به او ندارد. عصیانگری شکیب جذابترین بخش فیلم است که نمی‌شود از بازی درخشان تنابنده در این بخش به راحتی گذشت. او سال گذشته جایزه بهترین بازیگر مرد بخش افق‌های جشنواره ونیز را برای این نقش گرفت.

رهایم کن در نقش حاتم‌

تنابنده در سریال «رهایم کن» نقش پسر یک صاحب معدن را ایفا می‌کند که از یک طرف پسری مبتلا به سندروم دارون دار و از طرفی همسرش را در گذشته ترک کرده و حالا دلبسته پرستار فرزندش است. حاتم مدام با چالش‌های مختلف روبه‌رو می‌شود. او تلاش می‌کند مشکلاتی که برای خواهرش به‌وجود آمده را حل کند و از طرف دیگر پای برادری که وارد مخمصه‌ای جدی شده می‌ایستد. اوج جذابیت بازی او را در دو قسمت اخیر سریال شاهد هستیم. جایی که به خاطر برادرش آدم می‌کشد و وقتی از راز دل برادرش باخبر می‌شود فرو می‌ریزد. تنابنده با رفتار و نگاه و شیوه دیالوگ گفتن کاری می‌کند که با تمام وجود موقعیتش را درک می‌کنیم.

اولین دیدگاه را بنویسید