حجتالاسلام محمدسروش محلاتی ضمن تحلیل آیات مربوط به روابط زن و مرد در قرآن گفت: شواهد و قرائنی که در مجموع روایات وجود دارد تردیدی به جا نمیگذارد که از نظر شرع مقدس، فلسفه حجاب جنبه اخلاقی مسئله است.
بحث درباه حجاب از منظر فقه و اخلاق است. بحث ما در سه مرحله ارائه میشود: مرحله اول مقدمهای درباره شیوه بحث است. مرحله دوم بحثی درباره نسبت بین فقه و اخلاق است که به نحوی جنبه مقدماتی پیدا میکند. مرحله سوم بحث در خصوص حجاب با دو نگاه متفاوت که آیا حجاب یک مسئله اخلاقی به حساب میآید یا صرفا یک مسئله فقهی است.
به گزارش ایران اندیش؛ نشست «حجاب؛ مسئلهای فقهی یا اخلاقی» شب گذشته چهاردهم شهریورماه با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین محمدسروش محلاتی، استاد حوزه علمیه در فضای مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
دو شیوه بحث درباره نسبت اخلاق و حجاب
مقدمه درباره روشی که برای ارائه این بحث انتخاب شده است؛ دو روش برای طرح این مسئله وجود دارد. روش اول این است که اخلاقی بودن یا اخلاقی نبودن یک رفتار را بر اساس معیارهای بروندینی بررسی کنیم و داوری کنیم و ببینیم حجاب یا هر رفتار دیگری اخلاقی است یا اخلاقی نیست. مبنای این شیوه بحث این است که اخلاق دارای معیارهای مستقل از دین است. پس اخلاقی بودن یا فهم اخلاقی از یک حکم بستگی به مقدمات دینی و قبول معیارهای دینی ندارد. برای این شیوه میتوان از یک مبنایی استفاده کرد که در کلام ما وجود دارد و آن حسن و قبح عقلی است که ما در برابر اشاعره معتقدیم حسن و قبح موکول به شرع نیست و عقل مستقلا میتواند حسن و قبح را درک کند. از این رو برای عقل امکان این هست که درباره موضوعاتی حسنشان را درک کند یا قبح آنها را درک کند. این یک شیوه بحث است.
شیوه دوم بحث این است بگوییم هرچند اخلاقی بودن یک رفتار مشروط به قبول یک دین و آیین نیست ولی ما در خصوص مسئله حجاب بر اساس مبانی دینی داوری میکنیم، به این معنا که حجاب مطلبی است که در قرآن و سنت آمده است. ما درصدد هستیم ببینیم در شریعت اسلامی از نظر این شارع حجاب بر چه اساسی تشریع شده است. آیا به عنوان امر اخلاقی به آن نگاه شده یا نگاه اخلاقی مورد لحاظ شارع نیست. البته پس از اینکه نگاه شرع را از نظر اخلاقی بودن و اخلاقی نبودن به دست آوردیم در مرحله بعد میتوانیم بحث کنیم که نگاه شرع اگر نگاه اخلاقی است با معیارهای عقلی سازگار است یا سازگار نیست.
ما از شیوه دوم استفاده میکنیم چون به عنوان یک مسلمان که به این متون معتقدیم به دنبال این هستیم که نگاه شرع را بفهمیم. حتی اگر این اعتقاد را کنار بگذاریم باز میتوانیم این بحث را مطرح کنیم که در نگاه اسلام، موضوع حجاب و حکمی که برایش مقرر شده است جنبه اخلاقی در آن ملحوظ است یا خیر. در واقع دنبال این هستیم که ببینیم در منطق اسلام و قرآن کریم حجاب صرفا یک حکم فقهی است یا دارای جنبههای اخلاقی است.
دیدگاههای مختلف درباره نسبت فقه و اخلاق
مطلب دوم؛ وقتی میگوییم حجاب فقهی یا اخلاقی، یعنی با حرف «یا» عطف میکنیم، یا با حرف «و» عطف میکنیم مقصود ما از اخلاق در برابر فقه چیست؟ این مسئله یک مسئله مهم و اساسی است و خودش شایسته بحث مستقل است. به نظر میرسد از مسائلی است که هنوز در مقام تحقیق و بررسی حقش ادا نشده و جای پژوهش دارد. من اجمالا به برخی نظرات معتبر در این زمینه اشاره کنم.
یک نظر در این زمینه، نظر خواجه نصیر طوسی است. مرحوم محقق طوسی در آغاز کتاب اخلاق ناصری بحثی در این زمینه دارند. ابتدا حکمت عملی را در برابر حکمت نظری تفسیر میکنند. اقسام آن را توضیح میدهند. بعد به این تناسب در برابر حکمت عملی تفاوت آن را با فقه توضیح میدهند. من ابتدا نظر محقق طوسی را در این زمینه ارائه میکنم. از نظر ایشان بحث حکمت عملی بحث از افعال ارادی انسان است و بحث از مصالحی است که در افعال و رفتار ارادی انسان انجام میگیرد. از چه جهت؟ از جهت اینکه این مصالح با نظام دنیوی و اخروی تناسب و سازگاری دارد. کدام یک از این رفتارها ما را به سعادت میرساند و کدام یک ما را به صلاح دنیا و آخرتمان نمیرساند.
بعد ایشان این توضیح را اضافه میکنند که این مصالحی که در رفتاهای اختیاری انسان است گاهی اوقات به اقتضای طبع است و گاه به اقتضای وضع. اگر درک مصالح بر اساس قانون وضعی باشد آن قانون را چه کسی وضع میکند؟ افراد مختلفی میتوانند این کار را بکنند که از جمله آنها پیامبر(ص) است که بر اساس وحی این قانون را وضع میکند که به آن فقه گفته میشود. پس فقه متضمن اخلاق هم هست.
بعدها متفکرین اسلامی درباره نسبت فقه و اخلاق نظر دیگری ارائه کردند و آن نظر این است که اخلاق مباحثی است که متوجه حالات و روحیات انسان است و بحث از فضائل و رذائل میکند ولی فقه ناظر به رفتار ماست، نه ناظر به رذائل و فضائل اخلاقی. به تعبیر دیگر در اخلاق بیشتر به نفس انسان و حالات نفس انسان و شیوه ارتقای آن توجه میشود در حالی که در فقه به ظواهر اعمال و رفتار انسان توجه میشود که چه کارهایی برای انسان مجاز است و چه کارهایی برای انسان مجاز نیست.
حجاب؛ امری فقهی یا امری اخلاقی
حالا وارد مرحله سوم شویم که بحث اصلی ما است و آن اینکه حجاب امر فقهی است یا اخلاقی. درباره جنبه فقهی مسئله، فقها در کتب خودشان مطرح کردند حجاب واجب چیست و مواردی که استثنا میشود کدام است. امروزه یک نگاهی مطرح شده مبنی بر اینکه حجاب مسئله فقهی است ولی مسئله اخلاقی نیست. اگر کسی رعایت حجاب نکند با حکم شرع مخالفت کرده ولی نمیتوان گفت رفتار غیر اخلاقی از او سر زده است. بحث ما این است که بر اساس منابع ببینیم خداوند در تشریع حکم حجاب، آن را به عنوان مسئله اخلاقی مورد ملاحظه قرار داده است یا خیر؟
بهترین راه مراجعه به آیات شریف قرآن است. قبل از اینکه آیات قرآن را مورد تامل قرار دهم یک نکتهای را عرض کنم و آن اینکه در قرآن کریم احکامی که وارد شده است متفاوت است. گاهی اوقات یک حکم صرفا جنبه اجتماعی دارد، گاهی اوقات یک حکم علاوه بر ملاک اجتماعی ملاک اخلاقی دارد.
عموما در مورد حجاب مطرح میشود که امر اجتماعی است و چون امر عمومی است شخص نمیتواند به تنهایی درباره آن تصمیم بگیرد. به همین خاطر حکومتها میتوانند به عنوان امر اجتماعی در قضیه حجاب ورود پیدا کنند. این یک نگاه در مسئله است ولی سوال این است که قرآن این موضوع را با نگاه اجتماعی مطرح کرده است یا با نگاه اخلاقی مطرح کرده است؟ این دو احتمال است. ما هم در مورد جنبه اجتماعی حجاب آیه داریم و هم جنبه اخلاقی آن، ولی در مسائلی که هر دو جنبه مطرح شده است در مورد اینکه کدام یک از دو جنبه اصالت دارد باید بحث شود.
من برای اینکه این ارتباط را توضیح دهم از آیه ۵۳ سوره احزاب استفاده میکنم. آیه میفرماید وقتی سراغ خانه پیامبر(ص) میروید و از همسران پیامبر(ص) چیزی میخواهید از پشت پرده بخواهید: «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ». شاید بسیاری از افراد این آیه را به عنوان شاهدی که حق خلوت را مطرح میکند مورد استناد قرار دهند ولی مسئله به جنبه حریم خصوصی مربوط نمیشود چون مسئله حق خلوت با اجازه گرفتن حل میشود. آیه نمیگوید وقتی میخواهید وارد خانه پیامبر(ص) شوید اذن بگیرید، بلکه میگوید اگر چیزی میخواهید بگیرید از پشت پرده باشد «ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ».
فلسفه حجاب در آیات حجاب
با این مقدمه سراغ آیات مسئله حجاب برویم. ما مجموعهای از آیات مربوط به روابط زن و مرد داریم که از مجموع آنها به دست میآید اصل، تهذیب اخلاق است. در سوره نور میخوانیم: «فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ» یعنی وقتی برای ورود به ملک دیگران از آنها اجازه میخواهید و اجازه نمیدهند بازگردید. این آیه بیانگر نگاه اخلاقی هست یا نیست؟ آیه دیگر میفرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ»، یعنی ای پیامبر(ص) به مومنین بگو مواظب نگاه و دامن خودشان باشند زیرا «ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ». قرآن نشان داده انسان برای حرکت رو به کمالی که دارد باید چشم خودش را مهار کند، باید پوشش مناسب داشته باشد.
خداوند در سوره نور حجابی را به عنوان حجاب سبک برای زنان سالخورده مطرح کرده است. این از مسائلی است که در جامعه ما کمتر مطرح میشود و ما این فضا را بستیم. آیه شریفه میفرماید: «وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ». در این آیه اجازه داده شده است زنان سالخورده از حجاب سبکتر استفاده کنند، ولی فرموده بهتر است حجاب کامل را رعایت کنید. اینجا از تعبیر «يَسْتَعْفِفْنَ» استفاده شده است. ریشه این کلمه «عفو» نیست بلکه از ریشه «عفت» است یعنی اگر عفت به خرج بدهید بهتر است. این ماهیت مسئله پوشش را نشان میدهد، حتی برای کسانی که مجاز هستند این پوشش را رعایت نکنند.
این شواهد و قرائنی که در مجموع روایات وجود دارد تردیدی به جا نمیگذارد که از نظر شرع مقدس، فلسفه حجاب جنبه اخلاقی مسئله است. ما بر اساس این نصوص معتقد هستیم حجابی که در قرآن هست قطعا یک حکم اخلاقی است.
منبع : شهر خبر