پس از ترور دبیرکل و برخی فرماندهان حزبالله، تمام رسانههای بینالمللی بر پایه سیاستهای مشخص به این موضوع پرداختهاند. در ایران نیز با توجه به جایگاه ویژه سیدحسن نصرالله در محور مقاومت، رسانهها بهصورت ویژه به این اتفاق پرداختهاند.
اگرچه همه رسانهها سیاست واحدی را از ابتدای این اتفاق دنبال کردهاند، رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین رسانه در کشور، فاقد سیاستی واحد در بررسی موضوع بوده است.
این رسانه در سهشبکه متفاوت، سهرویکرد تقریبا متفاوت را درپیش گرفت. شاید سهعبارت متفاوت «اگر میخواهیم جنگ بهپایان برسد باید وارد این نبرد بشویم و پاسخ دهیم»، «رژیم اسرائیل بسیاری از دانشمندان هستهای ایران را هم ترور کرد، آیا برنامه هستهای ایران متوقف شد؟ درمورد مقاومت لبنان هم همین است» و «مقصر دولت و سیاستهایش است، دروغ آمریکاییها را باور کردهایم و آنها «۱۱ ماه» است با همین شیوه درحال تداوم جنگند!» که از دل برنامههای این ۶ روز صداوسیما بیرون آمده، بتواند این تفاوت معنادار و متضاد را بهنمایش بگذارد.
این روایتها در سهشبکه متفاوت که هریک مسیری مجزا را طی میکنند، مخاطبان را که برای تامین نیاز خبری خود به رسانه رجوع میکنند، دچار سردرگمی کردهاند. بهطور حتم در اتفاقات اینچنینی، سازمانی عریض و طویل همچون صداوسیما، سیاستهای خبری خود را به برنامهسازان اعلام میکند و آنها موظف به دنبال کردن سیاستی واحد برای همه شبکههایند تا حرف هماهنگ و یکسانی به مخاطب منتقل شود. نتیجه این سیاست واحد به مرجعیت رسانه کمک خواهد کرد. درکنار آن اگر رسانه بتواند بهدرستی کارکرد اطلاعرسانی خود را بهنمایش بگذارد، افکار عمومی را بهسمتی هدایت خواهد کرد که برای کشور مفید باشد.
برای تحلیل اینکه در صداوسیما طی این چند روز چه اتفاقی افتاد، نیاز است برنامههای پخششدهاش را به سه بخش تقسیم کنیم و براساس مدل برنامه تحلیل صورت بگیرد.
۱- شبکه خبر: شبکه خبر مطابق با سیاستهای رسانهای و با مدیریت جدید سعی کرد برنامههای رسانهای خودش را با موضع نظام و پیام رهبر انقلاب تطبیق دهد. عابدینی که بهتازگی مدیریت شبکه خبر را برعهده گرفته، با توجه به اشرافی که در این زمینه دارد، توانست از شبکه خبر نگاهی واحد با حاکمیت را به گوش مردم برساند.
اگر بخواهیم از میهمانان این پنجروز شبکه خبر نام ببریم، افرادی با گرایشهای متفاوت را میتوان مثال زد که با حضور یا تماس تلفنی میهمان این شبکه بودند؛ محمدجواد لاریجانی، سعید جلیلی، علی لاریجانی و احمد وحیدی ازجمله کسانی بودند که با شبکه خبر نظراتشان را درباره این اتفاق مطرح کردند که واکنشهای بسیاری را در فضای مجازی بههمراه داشت.
ارزیابی کلی از برنامههای شبکه خبر نشان میدهد نگاه متعادل و واحدی بر این شبکه حاکم است و تحلیلها نیز با همین نگاه واحد پیشمیروند و قرار نیست دیدگاههای جزئی و حداقلی به این موضوع ورود کنند.
۲- شبکه سه: تقریبا بیشترین حواشی از برنامهها یا بهتر است بگوییم از برنامه این شبکه نشأت میگیرد. «سیاست خارجی» از همان شب اول بعد از حمله تروریستی اسرائیل برنامه ویژهای را تدارک دید.
در بررسی این برنامه اول باید نگاهی به میهمانان آن داشته باشیم؛ فرانسیسکو گنزالس، گرک سیمون و آدریل کازونتا ازجمله کارشناسان خارجی بودند که این حمله تروریستی را تحلیل کردند. مهدی سیف، حمیدرضا غلامزاده و چند کارشناس دیگر هم نگاه ایران نسبت به این حمله را تحلیل و بررسی کردند. واکنش به جملاتی که در این برنامه از زبان مجریها و کارشناسان بیان شد، بسیار بود.
همان شب اول و بعد از حمله مجری که بهجای استناد به نگاه تحلیلگران، شروع به تحلیل کرد و راهبرد این را که ما جوابی نمیدهیم، نقد کرد و گفت: «این راهبرد تا جایی جواب میدهد. ممکن است از یکجا این راهبرد، این گرا را به دشمن صهیونیستی بدهد که تو تا هرجا جلو بیایی، هر هدف دیگری را بزنی، من دچار تله تنش و جنگ فراگیر نخواهم شد و عملا داریم میبینیم قدمبهقدم که نتانیاهو و کابینه جنگ او پیش میآیند، دیگر چه خط قرمزی بالاتر و مهمتر از سیدحسن نصرالله که میگویند ترورش کردهاند. فارغ از هر نتیجهای که آیا او به شهادت برسد یا نرسد؛ شک نکنید اهداف بعدی میتواند در بغداد، یمن و حتی تهران باشد.»
این صحبتها در همان شب اول یعنی جمعه ۶ مهرماه، نشان از نگاهی داشت که این برنامه در پرداخت به حمله تروریستی اسرائیل دارد. نگاهی که به افزایش مطالبات در این اتفاق مینگرد. تحلیل کارشناسان هم بر همین نگاه استوار بود. یا مجری دیگر این برنامه در اظهارنظری گفت: «اگر میخواهیم جنگ به پایان برسد باید وارد این نبرد شویم و پاسخ دهیم.» صحبتهای کارشناسان و تحلیلگران ایرانی و میهمانان هم با نگاه و افق برنامه و همینطور مجریها منطبق بود و همه تاکیدشان این بود که باید سطح مطالبات را با این حمله افزایش دهند و هرگونه عقبنشینی بهضرر خواهد بود.
۳- شبکه یک: شبکه یک مانند دیگر شبکهها، ویژهبرنامههایی را تدارک دیده بود. «ثریا» مهمترین آنهاست که مانند برنامه سیاست خارجی شبکه سه بر همان افزایش مطالبات ایستاده، اما رویکرد دیگری هم در این برنامه مشهود و روشن به سمع مخاطب میرساند و آن انتقاد به دولت و گره زدن این اتفاقات از بیروت به پاستور است.
فؤاد ایزدی یکی از کارشناسان این برنامه در تحلیلی اشارهای به عملیاتهای فریب آمریکا کرد و بعد آن را به واکنش مسئولان دولتی مرتبط دانست و گفت: «آمریکا بارها گفته ما خواهان گسترش جنگ نیستیم؛ گزارهای که هفتهای دو، سهمرتبه تکرار میکند که ما خواهان گسترش جنگ نیستیم. آمریکاییها از همان ابتدا خواهان این موضوع بودند، اما ذیل زمانبندی خودشان و این اتفاقات هفته گذشته در لبنان نشان میدهد الان میتوانند جنگ را گسترش دهند. افرادی در داخل کشورند که بعد از هر پیغام آمریکا خوشحال میشوند.» صحبتهای ایزدی موردنقد بسیاری در فضای مجازی قرار گرفت که چرا باید این اتفاق به دولت ربط داده شود؟
طباخیان، پژوهشگر تاریخ اسلام در این برنامه همان هدف و خط را دنبال کرد و در اظهارنظری که در این گزارش به آن اشاره میکنیم، تاکید کرد رسانهها باید واقعیت خطرها را نشان بدهند. مرگ فقط برای همسایه نیست و باید نزدیک بودن خطر مشخص شود. او در بخش دیگری از این برنامه گفت: «خواصی که ضعف و ترس از جنگ را در جامعه پمپاژ میکنند، دشمن را جریتر میکنند.» و البته نباید از صحبتهای مجری در بین این تحلیلها گذشت که در بخشی از این ویژهبرنامه گفت: «عدهای از روی غفلت ترس از جنگ را در جامعه نهادینه میکنند.»