خانه / برگزیده‌ها,

با بدل‌های مشهورترین سیاستمداران تاریخ آشنا شوید | بدل‌ها چه وظایفی دارند؟

درست شبیه معروف‌ترین سیاستمدارها هستند؛ مثل آنها راه می‌روند، غذا می‌خورند و حرف می‌زنند! اما با یک تفاوت اساسی؛ آنها بدل سیاسی این سیاستمدارها هستند.

افرادی هستند که می‌توانند خودشان را به جای یک شخص سیاسی جا بزنند و تمامی رفتار و کردار فرد مورد نظر را بدون کوچک‌ترین اشتباهی تقلید کنند تا هیچ کسی در اینکه آنها همان شخصیت اصلی نیستند شک نکند؛ شرط اول در انتخاب این افراد شباهت ظاهری بسیار زیادی است که به شخصیت اصلی دارند؛ البته گاهی وقت‌ها هم این شباهت با جراحی پلاستیک به یک شباهت تقریبا صددرصدی و تمام و کمال می‌رسد. معمولا به این بدل‌ها آموزش‌های خاصی داده می‌شود تا کاملا مانند شخصیت اصلی، صحبت و رفتار کنند. آنها حتی خطر مرگ را هم به جان می‌خرند! شاید به خاطر همین است که بسیاری از معروف‌ترین سیاستمداران آن ور آبی برای خودشان بدل‌هایی داشته‌اند.

ژنرال مونتی انگلیسی
بدون شک یکی از معروف‌ترین بدل‌های سیاسی سرباز ام. ای. کلیفتون جیمز است؛ جوانی که با مهارت زیاد شخصیت ژنرال برنارد مونت گومری انگلیسی را برای اهداف جاسوسی در جنگ جهانی دوم تقلید می‌کرد. ژنرال مونت گومری که به مونتی شهرت داشت جزو افسران انگلیسی در دوران جنگ جهانی دوم بود.

در سال ۱۹۴۰ سرباز جیمز در نمایشی به نام «وقتی شوالیه‌ها کچل بودند» بازی کرد و عکس او با درج این مطلب که جیمز چقدر شبیه ژنرال مونت گومری است در یک روزنامه نظامی به چاپ رسید. وقتی شباهت این دو فرد به گوش یکی از کلنل‌ها در بخش تصویرسازی ارتش رسید، به این فکر افتاد که از جیمز به عنوان بدل ژنرال مونتی استفاده کند.

کلنل برای این ایده‌اش یک دلیل موجه هم داشت؛ اینکه با حضور جیمز در یک منطقه و دیده شدن ژنرال در منطقه‌ای دیگر آلمان‌ها را غافلگیر کنند و پیروزی را به دست بیاورند. بنابراین برنامه سری و مخفیانه آموزش سرباز جیمز آغاز شد و حتی جیمز در این دوران همسر خود را هم به صورت مخفی و تحت نظارت ملاقات می‌کرد.

جیمز اول از همه باید تمامی رفتار و کردار و حتی تقلید صدای ژنرال مونت گومری را به خوبی می‌آموخت؛ اما این وسط یک مشکل کوچک وجود داشت و آن اینکه او سیگاری بود و ژنرال سیگار نمی‌کشید؛ بنابراین ترک سیگار یکی از ارکان اصلی برنامه شبیه‌سازی او بود. در این بین روی ریزه کاری‌های شبیه‌سازی چهره جیمز هم کار شد و از آنجایی که او در جنگ انگشت وسط دست راستش را از دست داده بود، یک انگشت مصنوعی بسیار طبیعی هم برای دست جیمز ساخته شد تا هرچه بیشتر شبیه ژنرال باشد.

در خلال دوران آموزشی یک‌بار به طور آزمایشی او به جای ژنرال مونت گومری به گیبرالتر و آلژیر سفر کرد و به خوبی توانست آلمان‌ها را فریب دهد و نقشه حمله آنها را به هم بزند. به این ترتیب کلیفتون جیمز به عنوان اولین بدل ژنرال مونتی انتخاب شد. دومین بدل مونتی، فردی به نام کیت دامر بانول بود که در پایگاه زمینی گروه دور برد صحرا خدمت می‌کرد و با «اس‌ای اس» نیروی ویژه ارتش انگلستان همکاری نزدیک داشت. بانول در شبیخونی که آلمان‌ها زدند اسیر شد اما با کمک دوستش یکی از ماشین‌های ارتش آلمان را دزدیدند و موفق به فرار شدند.

بااین حال مدتی بعد باز هم در حمله کرت در هراکلیون زندانی شد و تا مدتی به عنوان اسیر جنگی بود. بعد از مدتی بانول و تعدادی از دوستانش به کمک تعدادی از ماهیگیران کرتی یک کشتی جنگی را دزدیدند و پا به فرار گذاشتند.

اما کشتی قبل از اینکه به ساحل آفریقای شمالی برسد دچار سانحه شد و بانول ۱۲ هفته در بیمارستان بستری بود. در بیمارستان بود که افسران نظامی متوجه شباهت بسیار زیاد بانول به ژنرال مونتی شدند و فورا او را به قاهره اعزام کردند تا با پوشیدن لباس نظامی ژنرال و آویزان کردن مدال‌های افتخار و نشانه‌های نظامی او و سفر به خاور میانه جاسوسان دشمن را فریب دهند. البته قد او از ژنرال مونت گومری خیلی بلندتر بود و به همین دلیل به او دستور داده شد که تحت هیچ شرایطی از ماشین پیاده نشود وهمیشه در حالت نشسته در انظار عمومی ظاهر شود. اما بدل بودن چندان به مذاق بانول خوش نیامد و ترجیح داد که دوباره به دسته پیاده نظام بپیوندد و در دنیای آدم‌های عادی زندگی کند تا سیاستمدارها!

آدولف هیتلر
وقتی حرف بدل مشهورترین افراد سیاسی به میان می‌آید پای آدولف هیتلر هم وسط کشیده می‌شود؛ فردی که می‌گویند حدود ۶ بدل داشته است. گوستاو ولر معروف‌ترین بدل هیتلر بود که در دوران جنگ جهانی دوم در بسیاری از مراسم‌ها و ماموریت‌ها به جای دیکتاتور نازی در صحنه حاضر می‌شد. البته در پایان جنگ هنگامی که برلین توسط نیروهای متفقین فتح شد گوستاو با شلیک گلوله‌ای در سرش به قتل رسید.

خیلی‌ها می‌گویند که اوتو اسکورزنی از کلنل‌های اس اس، این کار را انجام داد تا نیروهای مهاجم خیال کنند که هیتلر مرده است و به اشتباه بیفتند. ولی یکی از خدمتکاران ارتش آلمان که هنگام جنگ در پناهگاه زندگی می‌کرد مدعی شد که گوستاو آشپز هیتلر بوده و چون بیش از حد شبیه هیتلر بوده با پیروزی متفقین دست به خود کشی زده است. جسد گوستاو برای انجام تحقیقات لازم به مسکو برده شد و در جریان این تحقیقات معلوم شد که بدل هیتلر، دو اینچ کوتاه‌تر از خودش بود.

بعد از انجام تحقیقات زیاد، بالاخره جسد گوستاو در حیاط زندان لوفورتو به خاک سپرده شد. هرچند که خبر خودکشی هیتلر چند ساعت پس از فتح برلین در همه جا پیچید و اطرافیانش جنازه را پس از خودکشی از ترس اینکه مبادا به دست دشمن بیفتد سوزاندند و به خاک سپردند؛ اما هنوز هم بسیاری بر این باورند شخصی که در پناهگاه زیرزمین همراه همسرش خودکشی کرد آدولف هیتلر نبوده و باز هم یکی دیگر از بدل‌های رهبر آلمان‌ها جانش را به جای هیتلر فدا کرده است و با این نقشه هیتلر توانسته از دست نیروهای دشمن جان سالم به در برد و به آمریکای جنوبی فرار کرده. این وسط عده‌ای هم می‌گویند که او در آلمان مانده و بقیه عمرش را همان‌جا سپری کرده است.

رئیس پلیس اس اس‌ها
هنریک هیملر یکی از قدرتمندترین مردان آلمان نازی و رئیس پلیس آلمان و وزیر داخلی بود. هیملر سرپرستی و نظارت بر تمامی نیروهای پلیس امنیتی داخلی و خارجی از جمله گشتاپو را هم بر عهده داشت. با شکست آلمان‌ها در پایان جنگ جهانی دوم هیملر هم در ماه می‌سال ۱۹۴۵ در لونبرگ به اسارت گرفته شد اما چون تحمل چنین شکستی را نداشت همان‌جا خودکشی کرد. پس از مدتی به دلیل اختلاف ظاهری‌ای که در جسد هیملر وجود داشت ادعاهایی مبنی بر اینکه فردی که خودکشی کرده به هیچ عنوان رئیس پلیس آلمان نبوده در بین بعضی از مامورین از جمله کیم فیلی یکی از اعضای عالی رتبه سازمان جاسوسی انگلستان شکل گرفت.

اختلافات به خاطر این بود که روی گونه راست هیملر یک جای زخم به شکل ایگرگ وجود داشت که بر روی گونه جسد دیده نمی‌شد و به نظر ماموران برنامه خودکشی نقشه‌ای بود تا قوای متفقین نتوانند به مخفیگاه اصلی او پی ببرند. هرچند که هوگ توماس تاریخ شناس انگلیسی در کتاب خود با نام «مرگ دور از ذهن هنریک هیملر» اختلافات ظاهری بسیار زیادی را بیان کرده اما هیچ‌گاه این نظر از سوی مقامات مسؤول مورد تایید واقع نشد و حرف و حدیث‌ها درباره هیملر و بدلش هنوز هم ادامه دارد.

استالین
ژوزف استالین دیکتاتور اتحاد جماهیر شوروی سابق هم جزو آدم‌هایی بود که برای خودش بدلی به اسم راشید داشت. به ادعای مقامات ک. گ. ب، کمیته امنیت ملی شوروی سابق، راشید در بسیاری از مجامع عمومی پس از جنگ جهانی دوم به‌جای استالین در صحنه حضور یافت.

راشید دو سال از عمرش را با الکسی دیکی که در فیلم‌های تبلیغاتی استالین بجای او نقش آفرینی می‌کرد، گذراند تا تمامی ریزه‌کاری‌های شخصیت استالین را فرا گیرد اما راشید تنها شخصی نبود که به عنوان بدل استالین محسوب می‌شد؛ چراکه بعدها خودش اعتراف کرد که بعد از مرگ استالین از شخص دیگری که در خانه ییلاقی استالین در خارج از مسکو در اواخر دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ به عنوان بدل این دیکتاتور روسی زندگی می‌کرد شنیده است که افراد دیگری هم توسط ک. گ. ب به خدمت گرفته شده بودند تا نقش رهبر روس‌ها را بازی کنند اما به دلیل مسائل امنیتی آنها هیچ وقت همدیگر را از نزدیک ملاقات نکرده بودند.

راشید در سال ۱۹۹۱ در ۹۳ سالگی درگذشت. چند سال بعد ازمرگ او هم در دوران ریاست جمهوری پوتین، فیلیکس دادااوف ۸۸ ساله – یکی دیگر از بدل‌های استالین – با اجازه رسمی از رئیس جمهور وقت، کتاب خاطرات خود را به عنوان بدل استالین به چاپ رساند تا نام استالین هم به عنوان یکی از سیاستمداران بدل دار در تاریخ ثبت شود.

رئیس جمهور اندونزی
با اینکه خیلی وقت‌ها خود سیاستمداران به فکر استفاده از بدل‌هایی شبیه خودشان می‌افتند اما بعضی وقت‌ها هم مخالفان آنها از شباهت ظاهری افراد دیگر به این سیاستمداران سوءاستفاده می‌کنند تا از این طریق به اهدافشان برسند. سازمان جاسوسی آمریکا سیا، یکی از سازمان‌هایی بود که به این نقشه متوسل شد. این سازمان برای اینکه سوکارنو – رئیس جمهور اندونزی – را در اواخر دهه ۵۰ از مسند قدرت پایین بیاورد، یک نقشه شوم و کثیف را طراحی کرد.

کارشناسان این سازمان تصمیم گرفتند که شبیه‌ترین فرد به سوکارنو را پیدا کنند و از او فیلمی تهیه کنند و در آن نشان بدهند که سوکارنو با مامور زنی از اتحاد جماهیر شوروی رابطه پنهانی برقرار کرده است. این سازمان هیچ وقت هویت واقعی بدلش را که شباهت زیادی به سوکارنو داشت فاش نکرد. با این حال خیلی زود شایعه غیر واقعی بودن فیلم منتشر شده همه جا پیچید و این طرح به هدفش نرسید.

برنده صلح نوبل
هنری کیسینجر – دیپلمات آمریکایی‌ای که برنده جایزه صلح نوبل هم بود- جزو افرادی است که شایعه‌های زیادی درباره داشتن بدل در اطرافش شنیده می‌شود. خیلی‌ها می‌گویند که او واقعا یک بار از بدل استفاده کرد. هنری که مقام مشاور سازمان امنیت ملی و وزیر دولت در کابینه نیکسون هم بود، با مشاوره با چند نفر از دوستانش به فکر افتاد که در سال ۱۹۷۱ در دیدار مخفیانه خود از چین، بدل خود را به آن کشور بفرستد اما به خاطر اینکه هیچ کس اجازه ملاقات نزدیک با او را نداشت، این سؤال که آیا او واقعا از بدل استفاده کرده بود یا خودش به کشور چین سفر کرده بود، همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

بدل دیکتاتور عراق
یکی از سیاستمدارانی که در بسیاری از سفرها و ملاقات‌های رسمی و غیر رسمی ازترس کشته شدن شخصا حضور نمی‌یافت و بدلش را به جای خودش می‌فرستاد، دیکتاتور سابق عراق، صدام حسین بود. این موضوع زمانی مطرح شد که در سال ۲۰۰۳ یکی از کانال‌های تلویزیونی آلمان به نام زد دی اف مدعی شد که صدام حسین – رئیس جمهور پیشین عراق – در بیشتر برنامه‌های تلویزیونی خود از بدل استفاده می‌کرد که از جمله آنها می‌توان به ملاقات جورج هایدر سیاستمدار اتریشی با صدام و سفر او به مصر اشاره کرد. به عقیده گردانندگان این کانال تلویزیونی در هر دوی این دیدارها بدل صدام به جای خودش حضور داشت. البته این تحلیل‌ها بر اساس تکنیک‌های پیشرفته اندازه‌گیری به دست آمده بود که اختلافات موجود در صورت بدل صدام و خود او را چهره به چهره نشان می‌داد.

شایعه‌ها پیرامون صدام و بدل‌هایش حتی بعداز مرگ هم دست از سر او برنداشتند چون خیلی‌ها معتقدبودند کسی که به دارآویخته شده صدام نبوده و بدل او به جایش گرفتار این سرنوشت شده است!

بدل پسر صدام
عدی حسین – پسرصدام حسین، رئیس جمهور سابق عراق – هم از زمانی که بسیار جوان بود به دستور پدرش بدل داشت و در بسیاری از همایش‌ها و مجامع، لطیف یحیی – بدل عدی – به جای او در محل حضور می‌یافت. لطیف یحیی ازآن بدل‌هایی بود که از بچگی برای بدل شدن تربیت شده بود. او از ۱۲ سالگی به همان مدرسه‌ای می‌رفت که عدی پسر صدام در آن درس می‌خواند و گفته می‌شود که از همان زمان به صورت اجباری یحیی شروع به ایفای نقش عدی کرد.


عدی پسر صدام
البته هرچقدر که یحیی بزرگ‌تر می‌شد جراحی‌های پلاستیک بیشتری روی او انجام می‌شد تا بیشتر شبیه به عدی شود. لطیف یحیی به هیچ عنوان از کاری که می‌کرد راضی نبود اما چاره‌ای جز اطاعت هم نداشت چون در صورت سرپیچی بدون شک مرگ در انتظارش بود. او همیشه در پی راهی بود بلکه بتواند از این شرایط سخت فرار کند تا اینکه بعد از یازدهمین سوءقصد نافرجام به عدی، لطیف یحیی در دسامبر سال ۱۹۹۱ موفق به فرار از عراق شد. او بعدها کتابی را با نام «من پسر صدام بودم» نوشت و در آن تمام داستان زندگیش را به عنوان بدل پسر صدام با جزئیات شرح داد.


لطیف یحیی پس از یازدهمین سوء قصد نافرجام به عدی پسر صدام حسین از عراق فرار کرد
البته این کتاب در آن زمان از سوی رسانه‌ها چندان مورد توجه قرار نگرفت اما پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ توجه بسیاری به این کتاب جلب شد و بحث بدل داشتن در خانواده صدام بیش از قبل مورد توجه قرار گرفت.

صدای آدم معروف‌ها!
دنیای سیاستمداران آن ور آبی گاهی آن‌قدر عجیب می‌شود که آنها برای رسیدن به اهدافشان دست به دامن هر حیله‌ای می‌شوند؛ از استخدام یک بدل گرفته تا به خدمت گرفتن فردی که صدایش خیلی شبیه آنهاست! این قضیه بیشتر زمانی اتفاق می‌افتد که یک سیاستمدار از طریق تماس‌های تلفنی یا گفت‌وگوهای رادیویی با دیگران صحبت می‌کند. مساله‌ای که این وسط نادیده گرفته می‌شود این است که خیلی وقت‌ها صدایی که پخش می‌شود واقعی نیست بلکه شخص دیگری به جای فرد مورد نظر صحبت می‌کند؛ شخصی که می‌تواند صدای فرد مورد نظر را با همه زیر و بم‌های خاصش دقیقا تقلید کند؛ کاری که البته ساده هم نیست.

نورمن به جای چرچیل
در جریان جنگ جهانی دوم، وینستون چرچیل سخنرانی‌های بسیاری در پارلمان کرد که از رادیو برای مردم پخش می‌شد. در این بین تاریخ شناسان بسیاری ادعا کرده‌اند که این صدای پخش شده در بعضی از سخنرانی‌ها متعلق به چرچیل نبوده بلکه شخصی به نام نورمن شلی صدای او را تقلید می‌کرد. ماجرای نسبت دادن صدای نورمن به چرچیل زمانی آغاز شد که سال‌ها پس از پایان جنگ، نورمن شلی در دهه ۴۰ در یک برنامه رادیویی سخنرانی چرچیل را با عنوان «ممکن است در ساحل بجنگیم» تقلید کرد و همین جا بود که این شایعه بین مردم پخش شد که آن روزها هم نورمن به جای چرچیل حرف می‌زده!

یکی از اشخاص دیگری که صدای او بارها تقلید شد، هری اس ترومن – سی و سومین رئیس جمهور آمریکا – بود. به گفته ادوین رایت – مشاور سازمان جاسوسی آمریکا در سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۵ – شخص ناشناسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری به جای ترومن با رهبران خارجی تماس گرفت و با صحبت کردن با آنها سعی کرد که مسیر انتخابات را تغییر بدهد. دو دست نوشته از ترومن در این رابطه موجود است که در یکی از آنها نوشته: «حوادثی در شرف وقوع است و نمی‌دانم که چیست. یک نفر با رئیس‌جمهور ‌هائیتی تماس گرفته و خودش را به جای من جا زده و از طرف من گفته که به برنامه ریونیست رای دهد. در نتیجه رئیس‌جمهور هائیتی هم نظرش را عوض کرده تا من راضی باشم»

در ۲۴ ماه می‌سال ۱۹۷۱ هم ناگاروالا کاپیتان سابق ارتش هندوستان توانست با تقلید صدای نخست وزیر هندوستان، ایندیرا گاندی، ۶ میلیون روپیه از بانک مرکزی هندوستان شعبه پارلمان به سرقت ببرد اما نتوانست از چنگ قانون فرار کند و به زندان افتاد و یک سال بعد در زندان مرد و انگیزه او برای این تقلید صدا هیچ وقت فاش نشد!

اولین دیدگاه را بنویسید