بیرون آمدن از رختخواب در بیشتر روزها میتواند ناخوشایند به نظر برسد، مغز انسان بی تحرکی را به رفتارهای پویاتر ترجیح میدهد.
هر چه زمان بیشتری را صرف بی تحرکی کنید، مغز تلاش بیشتری میکند تا در همین وضعیت باقی بماند.
اگرچه بسیاری از افراد به سلامت مغز خود فکر نمیکنند اما، حقیقت این است که سلامت مغز به دلیل کم تحرکی میتواند آسیب ببیند.
علیرغم این که زوال عقل و سایر مشکلات حافظه به شدت با عوامل ژنتیکی مرتبط هستند، ولی مطالعات نشان داده اند ورزش نکردن نیز میتواند تأثیر مشابهی داشته باشد.
ورزش نکردن خطر ابتلاء به زوال عقل را افزایش میدهد.
بخشی از مغز که در ساختن خاطرات جدید نقش دارد با کم تحرکی نازک میشود و همین مسئله، در دراز مدت باعث ناتوانی در به خاطر سپردن خاطرات و تغییرات خلق و خو میشود که تنها راه حل این مشکل، افزایش فعالیت بدنی است.
مجموعه شواهد نشان میدهد بی تحرکی با سطوح بالاتر استرس مرتبط است.
یکی از دلایل اصلی بی تحرکی و استرس استفاده زیاد از فناوری است، به طور متوسط، افراد کم تحرک زمان بیشتری را در مقابل نمایشگرها میگذرانند و این میتواند باعث ایجاد اعتیاد شود که برای همه افراد یک احساس استرس ایجاد میکند علاوه بر این، ضعف بدن بر سلامت روان فشار وارد میکند و همانطور که شروع به احساس ضعف میکنید، کنترل کمتری بر زندگی و اعمال خود احساس میکنید بنابراین، میزان استرس افزایش مییابد.
اگر به دلیل افزایش بی تحرکی در زندگی دچار استرس میشوید باید شروع به فعالیت کنید زیرا بخش اصلی که تحت تأثیر بی تحرکی قرار میگیرد، سلامت روان است.
هنگامی که بی تحرک میشوید، احتمال اینکه افسردگی یا اضطراب را تجربه کنید بسیار بیشتر است.
عصب-رسانهها (نوروترنسمیترها) نقش اساسی در تعادل خلق و خو دارند، عصب-رسانه اولیه درگیر در این فرآیند سروتونین است و هنگامی که ترشح نمیشود، منجر به افسردگی و اضطراب میشود بنابراین وقتی تمام روز را دراز میکشید، احتمال ترشح سروتونین در مغز کاهش مییابد.
هنگامی که غیر فعال هستید، مغز سروتونین ترشح نمیکند بنابراین، افسرده میشوید و هنگامی که افراد احساس اضطرب یا افسردگی میکنند کمتر به فعالیت بدنی میپردازند زیرا قدرت انجام این کار را پیدا نمیکنند و این یک چرخه معیوب ایجاد میکند که تنها با فعالیت بدنی میتوان آن را تغییر داد.
افزایش پشت میز نشینی، عدم تحرک کافی، استفاده از برنامههای سرگرمی و عدم تفکر روزانه، و نیز شیوع دیابت و فشارخون در جامعه شهر نشین را به عنوان عوامل خطر بروز آلزایمر، افزایش احتمال ابتلاء به آلزایمر در این جوامع می توان اشاره کرد.
آلزایمر یک پدیده چند وجهی و چند عاملی است، بر همین اساس شاید به تنهایی نتوان به یک علت اشاره کرد بلکه فاکتورهای متعددی از جمله بالا رفتن سن، دیابت، افزایش چربی خون و بیماریهای عصبی و مسئله وراثت، در ابتلاء به بیماری آلزایمر مؤثر هستند.
با توجه به افزایش پشت میز نشینی، عدم تحرک کافی، استفاده از برنامههای سرگرمی و عدم تفکر روزانه، و نیز شیوع بالای دیابت و فشارخون در جامعه شهر نشین، باید برای پیشگیری از آلزایمر در آینده نزدیک کاری کرد.