خانه / برگزیده‌ها,

ازدواج دختر اهل آلبانی در حرم رضوی

البانی
البانی

الیزابتا اهل کشور آلبانی و حدود ۷ سال است حجاب اسلامی را انتخاب کرده و برای آشنایی بیشتر با اسلام و تشیع به ایران آمده و در مورد آشنایی خود با اسلام و شیعه اظهار داشت: وقتی در کشورم بودم از دین اسلام و تشیع چیزی نمی‌دانستم، ۸۰ درصد مردم کشور من مسلمان هستند اما به صورت اسمی، یعنی از اسلام و تشیع خبری ندارند، وقتی آمدم ایران متوجه شدم نماز و روزه چیست و چرا ماه محرم عزاداری می‌کنند، در کشور ما توسط یک فرقه، ماه محرم جشن گرفته می‌شود، آن‌ها فقط امام علی(ع) را قبول دارند، وقتی آمدم ایران با چهارده معصوم(ع) و تشیع و محرم آشنا شدم و اینجا متوجه شدم که برای زنده نگه داشتن دین اسلام ائمه اطهار(ع) شهید شدند.

وی با بیان وضع حجاب در آلبانی تاکید کرد: در کشور ما برای مسأله حجاب با نظرات فرقه‌های مختلف روبرو هستیم، این طور هست که می‌گفتند چرا حجاب داشته باشیم و می‌توانید بدون حجاب هم باشیم، حکومت کشور من لائیک است و مردم آزاد هستند که حجاب داشته باشند یا نداشته باشند اما افرادی که حجاب داشته باشند خیلی کم هستند، برخی هم که حجاب دارد چون اطلاعات کمی در رابطه با آن دارند آن را نگه نمی‌دارند.

الیزابتا ادامه داد: وقتی که من با حجاب شدم خانواده خودم مشکلی نداشتند و گفتند انتخاب خودت است و حجاب را به عنوان یک الگو پذیرفتند اما اطرافیان خیلی دوست نداشتند چون دخترهای خودشان بی‌حجاب هستند و حجاب را یک مانع می‌دانستند، مانعی برای ازدواج و اشتغال، در کشور ما پیدا کردن کار سخت است و در محیط کار باید مدل لباسی که آن‌ها می‌خواهند بپوشی، این هم یک روش سوء استفاده کردن از زنان و به نفع آن‌ها است.

ازدواج خاص و قشنگ با حضور خادمان امام رضا(ع) و پرچم حرم
از الیزابتا درباره ازدواجش پرسیدیم که برایمان گفت: در سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) با یک مرد ایرانی ازدواج کردم، قبلا اصلا دوست نداشتم با یک ایرانی ازدواج کنم و نگران بودم که صحبت‌های هم را متوجه نشویم ولی الان از رفتارهای او راضی هستم و مانند سرباز امام زمان است، هیچ وقت نگذاشت من تنها باشم و همیشه کنارم است، حتی در یک مقطعی من خسته شده بودم و متوجه صحبت اطرافیان نمی‌شدم، همسرم با یک هدیه من را تشویق کرد که دوباره به درس خواندن ادامه دهم و به هدفی که می‌خواستم رسیدم و الان می‌توانم اگر مقابل کسی قرار بگیرم کامل توضیح دهم و ثابت کنم که یک مسلمان کامل هستم، وقتی با همسرم ازدواج کردم در مراسم‌مان خادم امام رضا آمد و پرچم حرم را آوردند، ما از قبل اطلاعی نداشتیم و غافل‌گیر شدیم و این اتفاق در محضر افتاد، به نظر من یک ازدواج خاص و قشنگ بود.

بانوی مسلمان شده از حس و حال زیارت حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) اینطور می‌گوید: دفعه اول اطلاعات زیادی نداشتم حتی بلد نبودم دعا کنم ولی بعدا که متوجه شدم چه شخصیتی هستند دلباخته ایشان شدم و الان که از قم دور شدم دلتنگ می‌شوم و بعضی اوقات تصور می‌کنم آنجا حضور دارم، هر بار که می‌خواهیم به مشهد برویم یک هفته قبل بوی امام رضا(ع) را حس می‌کنم و متوجه می‌شوم که قرار است مشرف شویم، بعد از کرونا خیلی دلم می‌خواست به زیارت بروم و گله داشتم که چرا نمی‌شود، در خواب صدای ایشان را شنیدم که فرمودند فعلا پیش ما نمی‌توانید بیایید.

وی با اشاره به حس و حال و تجربه خود از زیارت کربلا ابراز کرد: ۲ بار پیاده‌روی اربعین رفته‌ام، یک بار از طرف مدرسه و یک بار با همسرم، هربار که می‌رویم زیبایی خودش را دارد ولی بار اول یک سفر خاص بود چون سال قبلش تازه فارسی یاد گرفته بودم به همین دلیل من را پیش ایرانی‌ها نمی‌فرستادند و نگران بودند گم می‌شویم، سال بعد بدون این که کاری انجام دهم یا ثبت نامی، مسئول خوابگاه اطلاع داد که دعوت شده‌ام به کربلا جور خاصی خوشحال شدم، وقتی کربلا رفتم خیلی استرس داشتم چون برای من فارسی صحبت کردن سخت بود، وقتی وارد حرم شدم و زیارت کردم مانند بچه‌ای که تازه بدنیا آمده گریه می‌کردم و انگار تازه متولد شده بودم و از گناهانی که قبلا داشتم پاک شدم و امام‌ حسین(ع) حس سنگینی که داشتم را برداشت.

اولین دیدگاه را بنویسید