رابرت مالی مسئول تیم مذاکره کننده آمریکا و مسئول امور ایران در وزارت امور خارجه این کشور، اخیرا مدعی شده است که واشنگتن وقت خود را برای مذاکرات هسته ای تلف نخواهند کرد! این در حالیست که در سیگنالی متناقض،وی و دیگر مقامات آمریکایی طی روزهای اخیر تاکید داشته اند که مسیر دیپلماسی در حل و فصل موانع احیای برجام را ادامه خواهند داد و قصد مسدودسازی این مسیر را ندارند! به نظر می رسد رابرت مالی قصد دارد در یک زمان، چندین سیگنال را به صورت همزمان به تهران مخابره کند، هر چند که این سیگنالها و نشانه ها با یکدیگر متناقض باشند! این یک رسم معمول درحوزه سیاست خارجی آمریکاست که در یک برهه زمانی با اعلام چندین موضع متناقض و پارادوکسیکال، سردرگم سازی افکار عمومی و مخاطبان خود را در دستور کار قرار دهند.
واقعیت امر این است که رایزنی های برجامی ایران و اتحادیه اروپا ( به عنوان اصلی ترین مجرای انتقال پیامهای طرفین) ادامه دارد. در این میان، برخی پیشنهادات طی هفته های اخیر از سوی طرف اروپایی و برخی پیشنهادات دیگر از سوی ایران مطرح گردیده است. با این حال رابرت مالی حداقل در برابر دوربینهای تلویزیونی و در مواضع رسمی خود سخنی در خصوص رایزنی های مستمر آمریکا و اتحادیه اروپا در پروسه احیای برجام به میان نیاورد. درهرحال، میان “دیپلماسی پنهان” و” دیپلماسی آشکار” در غرب تفاوتی معنادار وجود دارد. در آمریکا و انگلیس ، شاید نزدیک به هشتاد درصد از گره ها و پرونده های اصلی حوزه سیاست خارجی در لابی های غیر رسمی و پنهانی حل و فصل یا پیچیده تر می شود! این قاعده در خصوص مذاکرات احیای توافق هسته ای نیز صدق می کند. در ماورای دیپلماسی آشکار و داد و فریادی که مقامات امریکایی بر سر موارد ادعایی آژانس یا گره های کور ایجاد شده در مذاکرات وین راه انداخته اند، چهره دیگری وجود دارد که در حوزه دیپلماسی پنهان و معمولا در رایزنی بدون سر و صدای آمریکایی ها با بازیگران اروپایی و برخی واسطه گران منطقه ای مانند عمان و قطر خود را بروز می دهد! طی ماههای اخیر بسیاری از سناتورهای کنگره به وزارت امور خارجه آمریکا و شخص رابرت مالی بابت ارسال سیگنالهای متناقض ایجابی و سلبی در قبال مذاکرات و نقاط اختلافی هشدار داده اند. این هشدارها قطعا جنبه ای انتزاعی ندارد و متاثر از آگاهی اعضای کنگره نسبت به تفاوتهای معنادار میان مواضع آشکار و پنهان در وزارت خارجه آمریکا، آن هم بر سر موضوعی مانند احیای توافق هسته ای است.
در کنار تناقض گویی های آَشکار مقامات آمریکایی، باید به موضوع دیگری تحت عنوان سردرگمی آنها نسبت به تحلات جاری در حوزه روابط بین الملل نیز اشاره کنیم. نخست اینکه اعتراف رابرت مالی در خصوص شکست استراتژی فشار حداکثری ترامپ تناسبی با رویکرد یکسال و نیمه اخیر دولت بایدن در مذاکرات وین ندارد. به عبارت بهتر، میان “مقدمه اعلامی” و ” نتیجه رفتاری” دولت آمریکا تناسب و توازنی وجود ندارد.طی یکسال اخیر، دولت بایدن با فرسایشی کردن مذاکرات و اصرار بر تاکتیک «بازگشت پوچ به برجام» تلاش کرده است تا مانع از رفع عملیاتی تحریمها علیه ایران شود. اظهارات اخیر رابرت مالی یکی از آخرین حلقههای این نمایش محسوب میشود. فارغ از تفاوتی که میان رویکرد اعلامی و رویکرد پنهان آمریکا در مذاکرات وین وجود دارد، باید تاکید داشت که «خرید زمان ازسوی غرب» دردی را در مسیر احیای توافق هستهای برای آنها دوا نخواهد کرد.درهرحال، رابرت مالی اکنون ازسوی بایدن ماموریت پیدا کرده است تا فضای سلبی کنگره در قبال احیای توافق هستهای را تا حدودی مدیریت کند. در دوران ریاستجمهوری اوباما و زمانی که ایران برخی امتیازات (امتیازاتی محدودتر از آنچه اکنون بر سر آنها بحث است) را از طرف آمریکایی دریافت کرد، این مساله نارضایتی بسیاری از سناتورها و نمایندگان کنگره را برانگیخت. در آن زمان، جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا بارها در نشست استماع سنا حاضر شد و شانس رسیدن به توافق هستهای را مبهم و حتی در مواردی پایین دانست. بخشی از سخنان رابرت مالی و مواضع سلبی وی در قبال مذاکرات وین را نیز باید در این چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در هر حال، رصد بازی رابرت مالی نشان می دهد که بر خلاف آنچه ادعا می شود، وی یک دیپلمات قهار در حوزه سیاست خارجی کشورش نیست!